به گزارش جریان نو، مادران نه تنها در زندگی واقعی بلکه روی پرده سینما هم جزو جذابترین شخصیتهای سینمایی هستند. تا جایی که برخی از بهترین و خاطرهسازترین فیلمهای صنعت سینما در ایران، مربوط به فیلمهایی میشود که در تعامل با مقام مادر به تصویر کشیده شده است. در ادامه به برخی از این فیلمها پرداختیم که نقش مادر در آنها همواره در ذهن سینما دوستان به یادگار مانده است.
مادر- علی حاتمی
مادر به کارگردانی «علی حاتمی» اولین فیلمی است که در این لیست به ذهن همه ما میرسد. حاتمی در سال ۶۸ این شاهکار را در ستایش مقام والای مادر خلق کرد تا نتیجهاش بهترین فیلم سینمایی در مورد مادر در تاریخ سینمای ایران شد.
داستان فیلم درباره مادری با بازی «رقیه چهره آزاد» است، پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی میکند و حالا به خانه بازگشته تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد.
باشو غریبه کوچک-بهرام بیضایی
«باشو، غریبه کوچک» به کارگردانی و نویسندگی «بهرام بیضایی» با بازی «سوسن تسلیمی» محصول سالِ ۱۳۶۴ است. باشو به دنبال بمباران هوایی و کشته شدن پدر و مادرش به درون کامیونی می پرد و از زادگاهش، جنوب، می گریزد. وقتی چادر بار کامیون را کنار می زند خود را در شمال می بیند. باشو به مزرعه زنی به نام «نایی» پناه می برد. نایی به باشو نان و آب میدهد و میکوشد بداند کیست و زبانش را بفهمد. امّا زبان پسرک برای او قابل فهم نیست.
باشو، غریبه کوچک در رأیگیریهای گوناگونی بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده است.
مهر مادری-کمال تبریزی
«مهر مادر» سال ۷۶ توسط «کمال تبریزی» ساخته شده است. «مینا فهیمی» با بازی «فاطمه معتمدآریا» مددکار اجتماعی در کانون اصلاح و تربیت پسران مشغول به کار است. یکی ازپسرهای کانون به نام «مهدی» که پدر و مادرش را از دست داده خانم فهیمی را شبیه مادر خود میبیند و از او میخواهد که مادرش باشد. این مسئله چالشهای فراوانی برای هر دو آنها ایجاد میکند. این فیلم به بخشی از مادرانگی در سینمای ایران میپردازد که تا آن زمان نشان داده نشده بود. مهر مادری، همچنان یکی از بهترین فیلم های کارنامه تبریزی است.
من ترانه ۱۵ سال دارم – رسول صدرعاملی
«من ترانه ۱۵ سال دارم» به کارگردانی «رسول صدرعاملی» با بازی «ترانه علیدوستی» محصول سال ۱۳۸۰ است و برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر است. صدرعاملی برای این فیلم برنده جایزه ویژه هیئت داوران و نامزد جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو شد. داستان فیلم درباره دختر نوجوانی است که مادرش را در کودکی از دست داده و پدرش به دلایلی در زندان به سر میبرد. در این بین ترانه پیشنهاد ازدواج یک پسر پولدار را قبول میکند ولی بعد از مدت کوتاهی پسر ترانه را رها کرده و به خارج از کشور میرود. این در حالی است که ترانه از آن پسر حاملهاست و چون فقط بین آنها صیغهای قرائت شده و اسم ترانه در شناسنامه پسر نیست او نمیتواند ثابت کند این بچه در شکمش را از آن پسر دارد. در حالی که همه به او تهمت میزنند ترانه تلاش دیوانهواری را برای اعاده حیثیت از خود و بچه اش آغاز میکند.
مهمان مامان-داریوش مهرجویی
شاید بتوان دهه ۸۰ را دههای درخشان در تصویر سیمای مادرانه در سینمای ایران توصیف کرد، فیلم های مهمی در این دهه ساخته شد که محوریت اصلی آن مادر بود. «مهمان مامان» ساخته «داریوش مهرجویی» از جمله این فیلمهاست. نقش مادر در این فیلم را «گلاب آدینه» بازی میکند. او در این فیلم نشان داد در بحرانیترین موقعیتها تنها مادر میتواند تصمیم گیرنده و چارهساز باشد. در این فیلم مهمانانی ناخوانده یک شب مهمان خانه میشوند و همه اهالی خانه تلاش میکنند تا آبروداری کنند اما بار اصلی ماجرا بر دوش مادر است. فیلم اگرچه بارقههای کمیک پیدا و پنهان زیادی دارد اما مسلما یکی از قویترین پرداختهایی است که از کاراکتر مادر در سینمای ایران به عمل میآورد. گلاب آدینه قبل از این، در فیلم «زیرپوست شهر» هم تصویر واقعی از یک مادر را ارئه داده بود.
خون بازی- رخشان بنی اعتماد
«خونبازی» به کارگردانی «رخشان بنی اعتماد» و «محسن عبدالوهاب» با بازی «باران کوثری» و «بیتا فرهی» محصول سال ۱۳۸۵ است. «سارا» معتاد به مواد مخدر است. آرش نامزدش که در تورنتوی کانادا درس میخواند از اعتیاد او بیخبر است. یک ماه پیش از آن که آرش برای برگزاری مراسم ازدواج به ایران بیاید سارا تصمیم میگیرد تا اعتیادش را ترک کند. این فیلم بیش از آنکه درباره دختر معتاد باشد درباره دوندگی های مادر اوست. کارگردان در این فیلم تمام مصائب مادری را برای نجات فرزندش، حاضر است هر کاری بکند، به تصویر می کشد.
گیلانه – رخشان بنی اعتماد
«گیلانه» به کارگردانی «رخشان بنیاعتماد» و «محسن عبدالوهاب» محصول سال ۱۳۸۳ است. ننه گیلانه با بازی «فاطمه معتمدآریا» بعد از اینکه پسرش در جنگ قطع نخاع میشود، تمام تلاشش را برای نگهداری و مراقبت از او به کار میگیرد، در حالیکه اسماعیل اصرار دارد او را به آسایشگاه معلولین انتقال دهند.
این فیلم سعی دارد احساسات مادران ایرانی به فرزندان، تلاششان برای تأمین آسایش و حفظ کیان و کانون خانواده را در فیلم نشان دهد بازی استثنایی “فاطمه معتمدآریا” در شکل گیری این مادرانه احساس برانگیز، غیر قابل کتمان است.
میم مثل مادر- رسول ملاقلیپور
«میم مثل مادر» به کارگردانی «رسول ملاقلیپور» سال ۱۳۸۵ است. فیلمی که در دو برهه زمانی خاص، سیل عظیمی از مادرانگیهایی را به تصویر میکشد که تمامشان در این سینما تازگی دارند و همین تازگی، دلیل مبهوت شدن مخاطب و استقبال بسیار زیاد از این فیلم است. مادری با بازی «گلشیفته فراهانی» که همسرش، وی را به علت وضع حمل یک نوزاد شیمیایی، طرد کرده و حال این مادر باید به تنهایی، مشکلات زندگی خود و کودک معلولش را به دوش بکشد.
ملاقلیپور سکانسهای ملتهب و تکان دهندهای را خلق کرد که مطمئنا تا همیشه، مخاطب خود را میخکوب خواهند کرد.
بوسیدن روی ماه- همایون اسعدیان
بوسیدن روی ماه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی «همایون اسعدیان»محصول سال ۱۳۹۰ است. این فیلم داستان مادران چشم انتظاری است که سالهاست در انتظار فرزندانشان هستند.
«احترامالسادات» با «بازی شیرین یزدانبخش» و «فروغ خانم» با بازی «رابعه مدنی» دو زن سالخوردهای که در همسایگی هم زندگی میکنند و بیش از بیست سال است که در انتظار فرزندانشان هستند. آنها هر هفته به ستاد شهدا میروند تا خبری از فرزندانشان بگیرند، تا اینکه در یک روز که احترام السادات به تنهایی به ستاد شهدا مراجعه میکند، به او میگویند جسد فرزندش پیدا شده اما احترام السادات به علت رعایت حال فروغ که پزشکان گفتهاند مدت زمان زیادی در قید حیات نخواهد بود، از مسئول ستاد خواهش میکند تا به فروغ بگوید جسد پیدا شده متعلق به پسر اوست.
این اثر بیش از هر چیز مبتنی بر درون مایه ایثار است، اما بی شک تبلور فداکاری در وجود نقشی اجتماعی که تار و پودش را با گذشت و فداکاری سرشته اند یعنی مقام مادر جلوهای اصیلتر به فیلم بخشیده است.
شیار۱۴۳- نرگس آبیار
«شیار ۱۴۳» به کارگردانی و نویسندگی «نرگس آبیار» با بازی «مریلا زارعی» محصول سال ۱۳۹۲ است. شیار ۱۴۳ فیلم قابل توجه و تکان دهنده در مورد مادری که تنها فرزندش را به جبهه میفرستد و سه دهه چشم به راه بازگشتش میماند. در این میان، نه به خدا کفر می گوید و نه برای یک لحظه، از تصمیمی که فرزندش برای رفتن به جبهه گرفته او با آن تصمیم موافقت کرده پشیمان میشود. الفت فقط میخواهد خبری از زنده یا شهید بودن پسرش داشته باشد تا دلش آرام بگیرد.