به گزارش جریان نو، روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: انتقادات یادگار سردار حاج قاسم سلیمانی از زاکانی ـ که اصولگرایان بهرغم انتقاداتی که درباره حضور ناگهانی وی در فعالیتهای سیاسی میشد، سه سال قبل وی را در لیست خود برای شورای شهر جای دادند ـ حول این محور مطرح شد وضعیت تهران در ابتدای دوره شهردار و شورای شهر فعلی تا به امروز تغییر خاصی نکرده است: «مسائل اصلی شهر از آغاز دوره تا امروز تغییر قابل ملاحظهای نکرده است؛ وضعیت بحرانی حمل و نقل عمومی، مشکلات جدی در حوزه جمعآوری پسماند، وضعیت جدی اختلال در نظام مدیریت شهری بهویژه نقاط اتصال مردم با شهرداری، همچنان وجود دارد.»
این عضو شورای شهر تغییرات در مدیران ارشد شهردای بدون در نظر گرفتن ظرفیت داخل شهرداری، عدم حل معیشت و مسکن کارکنان برای گذراندن زندگی حداقلی در تهران، استفاده نابجای شهرداری از کمیسیون ماده ۵، فاصله گرفتن از نگاه تخصصی، ناهماهنگی با طرحهای بالادستی و شکست در مبارزه با فساد را به عنوان اهم ایرادات وارد بر زاکانی مطرح کرد و در ادامه با انتقاد از رها کردن شهر در ایام انتخابات، اداره شهر در دوران انتخابات را بهتر از زمان حضور زاکانی و حلقه اطرافش دانست و ضمن تقدیر از پرسنل شهرداری گفت: «در حالی که اکثر مدیران شهرداری و شهردار تهران در پستهای خودشان حضور نداشتند به بهترین شکل ممکن شهر را مدیریت کردند حتی به جد میشود گفت بهتر از زمانی که مدیران ارشد شهرداری حضور داشتند.»
مقبولیت زاکانی از بین رفته است
نرجس سلیمانی اما به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرد و آن از بین رفتن مقبولیت شهردار است. شهرداری که البته مشروعیت حضور وی در شهرداری نیز از ابتدا زیر سوال بود: «مقبولیت و مشروعیت دو اصل اساسی برای جایگاه شهردار تهران است، وقتی مقبولیت از دست برود از مشروعیت کار چندانی برنمیآید، وقتی صحبت تغییر میشود باید گفت تغییر ریل دادن برای اصلاح امور هیچ وقت دیر نیست؛ هرچند نتیجه اصلاح امروز سبب یک دستاورد جدی برای شورای شهر نخواهد شد.» سخنان نرجس سلیمانی در همان جلسه با انتقادات تند سیدمحمد آقامیری، عضو شورا، روبهرو شد. آقامیری برخی از فعالیتهای انجام شده در شهر را به عنوان دستاوردهای زاکانی مطرح کرد اما شیوه دفاع وی به شکلی بود که مجبور شد تأکید کند «من نماینده شهردار نیستم و عضو شورا هستم.»
وی سپس تلاش کرد تا با مطرح کردن رابطه پدر و فرزندی نرجس سلیمانی با سردار حاج قاسم سلیمانی، تلویحا به وی یادآوری کند که حق انتقاد از شهرداری ندارد: «اینکه چشمان خود را ببندیم و دهان خود را باز کنیم در شأن فرزند شهید سلیمانی نیست.» موضوعی که با واکنش مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران مواجه شد: «شهید سلیمانی بسیار بزرگتر از این هستند که از ایشان نام برده شود. بحث شهید سلیمانی را کنار بگذارید. اسامی شهدا تقدس خاصی دارد و نباید در صحبتهای خود داخل کنیم. من هم این مشکل را دارم و مواردی میگویند که به ما برمیخورد. پدر و برادر و نظایر آن را کنار بگذارید.»
چمران در ادامه سخنان سلیمانی را تلویحا تأیید کرد و گفت: «مسائلی مطرح شد که در تهران کار شده یا نشده. این مسائلی است که هم ما میدانیم و هم مردم. اینکه بگوییم کار نشده درست نیست. این هم که بگوییم کار زیادی شده درست نیست.»
پروژهبگیران علیه نرجس سلیمانی
حمله آقامیری اگر چه با واکنش مهدی چمران روبهرو شد اما مسیر حمله پروژهبگیران در فضای مجازی به نرجس سلیمانی را مشخص کرد. دقایقی پس از نطق این عضو شورای شهر تهران، اکانتهای شناخته شده در توییتر که به واسطه فعالیتهای هماهنگ و انتساب به برخی گروهها و سازمانها، از قبل به عنوان پروژهبگیر شناخته میشوند، حمله به «دختر سردار سلیمانی» و دفاع از زاکانی را آغاز کردند.
پروژهبگیران و افراد همگام با آنها، نرجس سلیمانی را به بیاطلاعی از اوضاع شهر تهران، حمله سیاسی و ناجوانمردانه به شهردار تهران و خروج از «راه پدر» متهم کردند و نوشتند که در حالی که پدر نرجس سلیمانی با داعش جنگید، وی از کسی که از سوی هواداران داعش زیر حمله است، انتقاد کرده است. یکی دیگر از کاربران اصولگرای توییتر نیز نرجس سلیمانی را حاصل «لیستبندی چنارها» دانست و رأی به وی را اتلاف وقت و بودجه و خیانت به همشهریان دانست.
این حملات اما نتیجه عکس داد و در چند ساعت، نرجس سلیمانی در میان سایر کاربران توییتر به عنوان یکی از اعضای منصف شورا که انتقادات بحقی را متوجه زاکانی کرده، مطرح شد. کاربران متعددی انتقادات سلیمانی از زاکانی را نشان از آزادگی و ادامه برحق راه پدر شهیدش دانستند و از وی تقدیر کردند.
شهرداری با اما و اگر…
سخنان نرجس سلیمانی از زاکانی یکی از جدیترین انتقادهایی است که تاکنون از این شهردار حاشیهساز و جنجالی مطرح شده است. در این سخنان دو کلیدواژه «مقبولیت» و «مشروعیت» از اهمیت ویژهای برخوردار است. به نظر میرسد در نطق از قبل نوشته خانم سلیمانی، عامدانه به این دو واژه اشاره شده تا ارجاعی به اشکالات قانونی وارد شده بر شهردار شدن زاکانی داده شود، شهرداری که با اما و اگر در بهشت مستقر شد و بنا بر شکایتهایی که در دیوان عدالت اداری به صدور حکم مسوولیت وی توسط وزیر کشور شد، از ابتدا شرایط تصدی این پست را نداشت.
ماجرای شکایات متعدد از صدور حکم شهرداری علیرضا زاکانی طولانیتر از آن است که در این گزارش به آن اشاره شود. ذکر این نکته کافی است که برای قانونی شدن حضور زاکانی، هیات وزیران و وزیر کشور دولت مرحوم رییسی، تلاشهای زیادی کردند مصوبه شرایط تأیید شهرداران را عوض کردند و در نهایت با پیگیریهای متعدد، این شکایات در دیوان عدالت اداری مختومه شدند و البته انتظار لغو صدور حکم شهردار از دیوان عدالت اداری نیز نمیرفت.
در نطق سلیمانی تعریضی نیز به مقبولیت زاکانی به عنوان شهردار زده شد که به کارزارها و انتقادات مطرح شده علیه عملکرد زاکانی اشاره داشت. کارزارهای مخالفت با قطع درختان پارک قیطریه و کارزار تغییر شهردار تهران از جمله تلاشهای مشهور شهروندان تهران برای نقد عملکرد و تغییر زاکانی به شمار میروند که در طول مدتی منطقی و معقول، امضاهای زیادی را دریافت کردهاند. در عین حال باید به کارزار رضایت از عملکرد زاکانی نیز که عمری چند روزه دارد نیز اشاره کرد که به گفته کارشناسان فعالیتهای اجتماعی، سرعت جذب امضای آن با زمان آغاز به کار آن به نسبت به دیگر کارزارها منطقی به نظر نمیرسد و احتمال دخالت افراد و گروههایی که بالاتر از آنها به عنوان «پروژهبگیران» یاد شد، در تبلیغ و جمعآوری امضای برای آن میرود. جدای اینکه کارزار حمایت از زاکانی از دفاع مطلق رسانههای وابسته به شهرداری مانند روزنامه همشهری نیز برخوردار بوده است.
درختکشی در تهران
عملکرد زاکانی در حوزههای مختلف از سوی موافقان و مخالفان وی مورد انتقاد است، اما در میان خیل منتقدان وی، درختان تهران تنها گروهی هستند که اگر چه زبان انتقاد ندارند اما تأثیر زیادی در شکلگیری فضای انتقادی از شهردار تهران دارند.
اگر چه قطع درخت در پارکهای تهران از سوی شهرداری اثبات نشده و مدرکی برای آن وجود ندارد، اما خیز شهرداری تهران برای اجرای پروژههایی که پیشنیاز آنها قطع درختان یا جابهجایی آنها بوده، غیر قابل انکار است. پروژهای که قرار بود با قطع یا جابهجایی درخت در بوستان قیطریه اجرا شود، منجر به شکلگیری «جنبش قیطریه» و برگزاری جلسات متعدد و ایجاد جبههای منسجم برای دفاع از یکی از قدیمیترین بوستانهای تهران شد. خبرهای مربوط به قطع درختان تنها به پارک قیطریه ختم نشده و اخبار ضد و نقیضی در مورد بوستان ستارخان و احتمال قطع درختان در پارک لاله نیز فراگیر شد و پاسخ تند و متکبرانه زاکانی که بر ساخت و ساز در پارکها به هر قیمتی تأکید کرد، نقطه منفی دیگری را در کارنامه زاکانی قرار داد. در نهایت عملکرد زاکانی در این حوزه، در چشم افکار عمومی منفی تلقی شده و از فعالیتهای شهرداری با عنوان «درختکشی» یاد میشود.
اتوبوسهای چینی، ضعیفتر و گرانتر
گروهی دیگر از منتقدان زاکانی میگویند عدم اشراف زاکانی بر فعالیتهای شهرداری و نداشتن تخصص در حوزه عمرانی و مهندسی که به سبب تحصیل وی در رشته پزشکی هستهای، طبیعی است، ضررهای هنگفتی برای شهر تهران به همراه داشته است.
ماجرای واردات اتوبوسهای برقی از چین و لغو خرید مشابه آنها از شرکتی داخلی که برای مونتاژ محصولاتی به مراتب بهتر و بهینهتر اقدام کرده بود، ازجمله این موارد است. در حالی که از شورای اسلامی شهر تهران گرفته تا سازمانهای نظارتی، خواستار اسناد این قرارداد شدهاند، اما ظاهرا آقای زاکانی طوری با طرف چینی قرارداد بسته است که انتشار اسناد آن هم ممکن نیست. از سوی دیگر شهر تهران نیازمند اتوبوس برقی است و عملکرد زاکانی سبب شده تا فارغ از هر چیزی، تأمین این زیرساخت ضروری حمل و نقل عمومی در تهران به تأخیر بیفتد.
در موارد جزییتر نیز عملکرد شهرداری با انتقادات شهروندان روبهرو است، موضوعی مثل خرابی پلههای برقی در مترو تهران، از جمله موارد جزیی است که ذهن شهروندان را به خود مشغول کرده و بارها در رسانهها و حتی در شورای شهر نیز مورد انتقاد واقع شده است.
مبتلا به سندرم بیقراری در مسوولیت
انتقادات از زاکانی اما زمانی بیشتر شد که وی بار دیگر برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد. ثبتنامی که از ابتدا نتیجه آن مشخص بود و همه میدانستند که این نماینده سابق مجلس که دچار «سندرم بیقراری در مسوولیت» است، تا پایان نمیماند و به نفع یکی دیگر از نامزدها انصراف خواهد داد.
حضور زاکانی که به سبب سکوت قانون نیازمند استعفا از شهرداری نبود، با مرخصی جمعی از مدیران شهرداری همراه شد تا ستون فقرات ستاد وی را تشکیل بدهند. شخص زاکانی نیز مرخصی گرفت تا به امور انتخاباتی بپردازد اما با انصراف و پایان رقابتهای انتخاباتیاش به شهرداری برنگشت و برای تبلیغ دیگر کاندیدای انتخابات – سعید جلیلی – به شهرهای دیگر سفر کرد. در یکی از این سفرها زاکانی برای جابهجایی بین شهرها، از بالگرد یکی از نهادها نیز استفاده کرد که مشخص نشد برای این استفاده انتخاباتی، پولی پرداخت شده یا اینکه این بالگرد به طور رایگان به شهردار در مرخصی تهران، سرویس داده است؟
بیقراری زاکانی که در نطق نرجس سلیمانی نیز مورد اشاره واقع شد، از مدتی دورتر آغاز شده است. وی در سال ۱۳۹۸ نامزد مجلس از حوزه انتخابیه قم شد، اما دوره نمایندگی خود را به پایان نرساند. زاکانی بهرغم اعتراض شدید مردم قم و برخی از حامیان وی، بعد از زمانی که امکان حضور یک فرد دیگر در جایگاه نمایندگی قم از طریق شرکت در انتخابات میاندورهای بود، از نمایندگی قم به قصد ریاستجمهوری استعفا کرد و البته در آن انتخابات هم که به عنوان پوششی برای کاندیدای دیگر شرکت کرده بود، تا پایان نماند.
با این حال ممکن بود بیقراری زاکانی در پستهای مختلف از یاد مردم برود اما نحوه حضور زاکانی در مناظرههای انتخاباتی و گفتوگوی تند وی با رییسجمهور منتخب – دکتر پزشکیان – و تأکید اینکه تا آخر خواهد ماند و اجازه نخواهد داد که پزشکیان رییسجمهور شود، سبب شد تمرکز افکار عمومی از روی زاکانی برداشته نشود و رفتار وی در خاطر افراد تاثیرگذار باقی بماند.
اکنون علیرضا زاکانی، رییس سابق سازمان بسیج دانشجویی کشور، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و کاندیدای دو دوره انتخابات ریاستجمهوری، به نقطهای رسیده که ادامه حضور وی در شهرداری با مخالفتهای جدی روبهرو است. تهران به گفته خانم نرجس سلیمانی «جدا از شعارهای نمایشی شهر به عطاری دانا نیاز دارد که در سکوت و بدون هیاهوی بیحاصل تلاش کند و دائم در هوس جای دیگری نباشد» و زاکانی چنین شخصی نیست.