حسن بهشتیپور در گفتگو با جریان نو اظهار داشت: دولتها مجری سیاستهای کلانی هستند که شورای عالی امنیت ملی تصویب میکند. البته دولت رئیسی، روحانی، خاتمی یا … در تبیین سیاست خارجی نقش داشتند، اما اینکه تصمیم گیرنده نهایی باشند یا نقاط اصلی را تعیین کنند، باید گفت که اینطور نیست. در واقع قانون اساسی به شورای عالی امنیت ملی مجوز تصمیم گیری داده است، با این توضیح که موضوعهای حساس باید به تاًیید رهبری برسند؛ بنابراین نمیتوانیم، بگوییم دولت رئیسی دنبال این نبوده است که گره برجام را با مذاکره باز کند و تصمیم توسط شورای عالی امنیت ملی تصویب شده است.
مسیر برجام در دولت ۱۳ طولانی است
تحلیلگر مسائل بین الملل در ادامه گفت: تنها اشکالی که در رابطه با مذاکرات برجامی میتوان به دولت وارد دانست، این است که دولت مسیری طولانی را در این راه انتخاب کرد. چون به دولت ابلاغ شده است، با آمریکا مذاکره مستقیم نداشته باشد و موضوع از طریق کشورهای اروپایی و اخیراً از طریق عمان و قطر پیگیری شود که این به طور ملموسی روند مذاکره را طولانی کرده و همچنین انتقال پیام را دشوار میکند. یعنی اگر بنا بر مذاکره مستقیم با آمریکا بود، خیلی سریعتر و بهتر نتیجه حاصل میشد و از هزینه سازیها جلوگیری میشد.
رویکرد رئیسی در ارتباط با شورای تصمیمگیرنده نهایی
او افزود: دلیل اینکه دولتها رویکردی کاملاً متفاوت در سیاست خارجی دارند، اصل قضیه که دولت اختیار ۱۰۰ درصدی ندارد را نقض نمیکند. مساًله این است که دولت رئیسی با شورای عالی امنیت ملی چه رابطه یا تعاملی دارد و دولت روحانی چطور بود. در واقع رئیس شورای عالی امنیت ملی خودِ رئیس دولت است و اعضایش را هم وزای کشور، خارجه و اطلاعات در کنار رئیس ستاد کل نیروهای مسلح تشکیل میدهند که دولت خاتمی و روحانی رویکرد تعامل را در دستور کار قرار دادند و دولتهای احمدی نژاد و رئیسی تمایلی به تعامل نداشتند. البته نظرات در شورای عالی امنیت ملی به طور جدی بررسی میشود و به قولی پخت و پز میشود و اینکه تصمیمها را بتوانیم به طور مستقیم به دولتها ربط بدهیم، غلط است.
نقش کلیدی کمیتههای تخصصی در پیشرانی رای
وی توضیح داد: درباره این ذهنیت که «نظر، نظرِ رهبری است» باید گفت، رهبری تعیین کننده و تصویب کننده نهایی است، یعنی کلیه مصوبات شورای عالی امنیت ملی بعد از تاًیید رهبری اجرایی میشوند و قبل از این مرحله کمیتههای تخصصی موضوع را موشکافانه بررسی میکنند تا به تشخیصی صحیح برسند و به شورا ارجاع داده میشود؛ بنابراین منصفانه نیست که همه تقصیرها را گردن رهبری بیاندازیم. «کل کم راع و کلکم مسئول» یعنی مسئول هستند.
وی تصریح کرد: درباره رویکرد دولتهای خارجی با تغییر دولت در ایران باید گفت، همچنان که وقتی ترامپ میرود و بایدن میآید، بدون تغییر در استراتژی تاکتیک عوض میشود؛ بنابراین نوع تعامل آمریکا با دولت خاتمی با نگاهی که به دولت احمدی نژاد داشتند، اصلاً قابل مقایسه نبود. همانطور که دولت بایدن روشی را که در ماههای اول استقرار در کاخ سفید با دولت روحانی داشت، با روی کار آمدن دولت رئیسی کنار گذاشت و سخت گیری اش بیشتر شد. این تغییرها اول به شرایط داخل دولتها و همچنین رفتارهای دولت ایران بر میگردد.
افت سه سطحی طبقات جامعه در شان نظام نیست
بهشتی پور در پایان گفت: برجام یا هر مساًله حل نشدهای که کشور را درگیر گرفتاری کرده است، باید هر چه زودتر حل و فصل شوند تا بلکه مردم بتوانند حداقل به آرامش حداقلیِ اقتصادی برسند. در واقع اینکه مردم روز به روز بیشتر به چه کنم_چه کنم میافتند و طبقههای مختلف جامعه سه سطح پایینتر سقوط میکنند، اصلاً و ابداً در شاًن نظامی نیست که بر اساس بایدها و نبایدهای اسلامی پایه گذاری شده است. به همین دلیل، لازم است ساختار تصمیم گیری و اجرایی در کشور با دوری جستن از افراط و تفریط و البته تکیه بر منطق مداری و توجهی به ویژه به کار و تصمیمهای کارشناسی همهِ هم و غم اش را به کار بگیرد تا بتواند مسیر را برای بازگشت به آرامش اقتصادی مهیا کند.