منو

زبان، مسئله مغفول مانده از نگاه دولت‌ها/زبان برای مسئولین ما یک مسئله تزئینیست!

خانه اندیشه‌ورزان در هفدهمین نشست از سلسله نشست‌های «راه نشان»؛ زبان حکمرانی و حکمرانی زبان در دولت چهاردهم را بررسی کرد.

به گزارش جریان نو:هفدهمین نشست از سلسله نشست‌های «راه نشان» با موضوع «زبان حکمرانی و حکمرانی زبان در دولت چهاردهم» مهدی صالحی، رئیس انجمن ویرایش و درست‌نویسی ایران؛ مازیار عطاری، مدیر بنیاد توسعه فردا؛ روح الله هنرور، عضو شبکه مربیان خانه اندیشه‌ورزان؛ حجت الاسلام والمسلمین احمد راهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم ع؛ سجاد هجری، عضو شبکه مربیان خانه اندیشه‌ورزان؛ محمدرسول رستمی، دکترای زبان و ادبیات فارسی و رادمان رسولی مهربانی، مدرس زبان و ادبیات فارسی در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.

زبان را باید در سطوح مختلف مورد بررسی قرار دهیم

مهدی صالحی با اشاره به مسئله نبودن زبان برای دولت‌ها گفت: «برای هیچ یک از دولت‌ها زبان به عنوان یک مسئله مطرح نبوده است. مسئله زبان به استفاده از واژگان بیگانه یا نکردن از آن تقلیل پیدا کرده است و همین باعث شده که از سیاست‌های زبان، گفتمان شناسی و نشانه شناسی غافل بمانیم. ذیل اصل ۱۵ قانون اساسی که بیان می‌کند زبان فارسی، زبان رسمی کشور هست، ما تنها دو یا سه عدد آئین‌نامه داریم که بروز نشده است و بالای ۲۰ الی ۳۰ سال قدمت دارد.

ما باید سطوح مختلف زبان را ببینیم. یک سطح آن هویت بخشی و ارتباط است. سطح دیگری از آن تفکر و معنا بخشی است. سطح دیگری از آن اصلا واژه نیست و به مبحث نشانه بازمی‌گردد. در بسیاری از کشورها، به دانش‌های زبانی اهمیت داده می‌شود. اما در کشورما دانش‌های زبانی چندان اهمیت ندارد.

شناخت زبان، مسائل متعددی دارد. یک بخشی از آن مسئله اقناع است. کتابی هست در مورد اینکه با چه ادبیاتی با گروگان‌گیر صحبت کنیم که گروگان‌ها را نکشد. یا اینکه با چه ادبیاتی با کودکان برخورد کنیم. اینها گستردگی مبحث زبان را نشان می‌دهد.

ما نیاز به یک تقویت اندیشکده‌ای در زبان فارسی داریم. ما اینهمه در سوریه و عراق کار نظامی کردیم، اما یک موسسه فرهنگی که با زبان فارسی در آنجا کار کند نداریم. ما باید ظرفیت کار کردن روی زبان فارسی را ایجاد کنیم. کشورهای

عربی میلیاردها دلار هزینه می‌کنند تا بتوانند در حوزه زبان فعالیت علمی دقیقی داشته باشند».

سیاست‌های زبانی باید به شکل مشارکتی تدوین و اعمال شود

مازیار عطاری با اشاره به اینکه زبان در اندیشه و تئوری نیز اثرگذاری بالایی دارد بیان داشت: «در زبان حکمرانی، ما واژه‌هایی مثل تدبیر و سیاست را داریم که پیشینه فرهنگی بسیاری دارد و به فرهنگ غنی خودمان بازمی‌گردد. اما در حال حاضر، زمانی که زبان حکمرانی ما با واژگان غربی درآمیخت، به طبع آن تئوری‌های غربی نیز به حکمرانی ما ورود پیدا کرد و همین باعث شد که ما از تئوری‌های نظری خودمان در باب حکمرانی غافل بمانیم.

مقصد نهایی سیاست پژوهی، سیاست‌گذاری و تدبیر امور، اینست که یک سری اولویت‌گذاری‌هایی اتفاق بیفتد و اولویت گذاری، بر اساس آینده و آن چیزی که می‌خواهیم به آن برسیم اتفاق می‌افتد.

غربی‌ها و نظام سلطه، با توجه به تصویر سازی‌ای که از آینده دارند، روی زبان ما در عرصه‌های مختلفی مثل رسانه، دانشگاه و… اثر می‌گذارند. آن‌ها ادبیات ایجاد می‌کنند و به طبع آن مفاهیم جدیدی را به جهان عرضه می‌کنند.

ما باید در یک فرایندی، از آینده به صورت مشارکتی تصویر سازی بکنیم و به همین واسطه، روی ساخت زبان، تدبیر زبان و سیاست‌گذاری زبان اثر گذار باشیم.

اگر کاری کنیم که بفهمیم با عربستان و افغانستان و تاجیکستان، آینده مشترک داریم، به تبع آن مفاهیم مشترک و زبان مشترک خلق خواهد شد.

حاکمیت و سیاست‌گذار باید با مشارکت مردم، تصویر آینده را بسازد و به همین واسطه به خلق مفاهیم جدید بپردازد و زبان را توسعه بدهد».

حکمران باید بداند چطور باید از زبان استفاده کرد

روح الله هنرور با ذکر این نکته که هویت بخشی از کارکردهای اصلی زبان است، توضیح داد: «محور اصلی کارایی زبان در جامعه هویت بخشیست. زبان به انسان‌ها در جامعه می‌گوید که کی هستید. همین «کی هستید» و «غالب روابطتان چیست» فکر شما را شکل می‌دهد. مسئله‌ای که وجود دارد، این است که زبان با واژگان جدیدی که به آن ورود پیدا می‌کند، به هویت‌ها نیز شکل جدیدی می‌دهد. و دولت‌ها با درک این، در زبان دخالت می‌کنند تا هویت‌ها را به شکل مطلوب خود در بیاورند و برنامه‌ریزی کنند.

زبان را اگر هویت بخش فرض کنیم، هم بار ارزشی پیدا می‌کند هم اجتماعی. جدای از آن، زبان وقتی به دولت وارد می‌شود، زبان حکمرانی شکل می‌گیرد. زبان خود به یک عنصر حکمرانی نیز تبدیل می‌شود. الفاظ با بار ارزشی بکار می‌روند و به واسطه همین حکمرانی می‌کنند. زبان تکفیر و تطهیر می‌کند. پس اگر با زبان می‌شود حکمرانی کرد، قطعا حکمران باید در حیطه زبان مداخله کند. باید بداند چطور از زبان استفاده می‌شود و چطور می‌شود ارزش‌های اجتماعی را از طریق زبان اشاعه داد. حکمران خود نیز باید بداند سخن‌ گفتن و زبانش چه اثری بر جامعه می‌گذارد.

نباید بگذاریم انقطاع زبانی در جامعه ما شکل بگیرند. به این معنا که یک عده به زبانی حرف بزنند که دیگر افراد متوجه آن نباشد و طبقات با زبان متفاوتی سخن بگویند.

فرایند حکمرانی در حیطه زبان باید حتما مشارکت پذیر باشد، باید تغییر پذیر و قابل تطبیق با جامعه باشد، اما باید یک هدایت شدگی برای مراکز فرهنگی جامعه حفظ شود. باید این تعادل حفظ شود.

زمانی که ما یک واژه‌ای را در فرهنگستان مصوب می‌کنیم اما اثری از مشارکت جامعه در تصویب آن نیست، خب نمی‌توان انتظار داشت که مردم هم از آن استفاده کنند. باید آموزش داد و مردم را همراه کرد تا بتوانیم اثر گذاری داشته باشیم.

باید کژروی در زبان نوجوانان به صورت دقیق و هوشمندانه کشف شود و مراقب باشیم تا چنین وضعیتی را اصلاح کنیم. نمی‌توان مسئله زبان را از جامعه جدا کرد و برای آن تصمیم گرفت»

زبان برای مسئولین ما یک مسئله تزئینیست!

محمد رسول رستمی با اشاره به انواع سیاست‌های کنترل زبانی گفت: «قانون منع بکار گیری لغات و واژگان بیگانه، یک سیاست منع زبانی است. ما سیاست زبانی ایجابی نداریم. همیشه اینطور است که می‌گوییم فلان چیز را نگو و به شکل سلبی برخورد می‌کنیم. آیا زبان ما در حال حاضر نیاز جامعه ما را برطرف می‌کند؟!

زبان‌های غیر رسمی، همیشه در همه زمان‌ها و مکان‌ها بوده است و بین عامه مردم رواج داشته. مسئله دولت در سیاست‌گذاری زبان، سیاست گذاری شأن است. دولت باید بداند که شأن زبان فارسی را چه چیزی می‌بیند. آیا زبان قومیست؟ آیا زبان مذهبیست؟ آیا یک زبان کلاسیک است؟ متاسفانه دولت‌های ما اصلا چنین نگاهی ندارند.

مسئله بعدی این است که ما اصلا نگاه وضعیت شناسی نداریم. نمی‌دانیم زبان فارسی در حال حاضر کجاست و در چه مرحله‌ای قرار دارد. آیا ضعیف است یا قوی؟ نقاط قوت و ضعفش در کجاست؟!

مسئله زبان فارسی برای مسئولین کشورما شکل تزئینی پیدا کرده و تا وقتی مسائلی مثل انرژی از اولویت برخوردار هستند، توجه جدی به مسئله زبان نمی‌شود. این اتفاق، اتفاق خوبی نیست. اگر ۳۰ سال پیش در مورد محیط زیست صحبت می‌کردید به شما می‌خندیدند، اما حالا به یک بحران تبدیل شده است. انگار باید به بحران برسیم تا بفهمیم چقدر یک مسئله جدیست.

دولت باید در مورد زبان‌های محلی تصمیم جدی بگیرد. این مسئله با امنیت ملی درگیر است و قطعا ارزش اینکه دولت روی آن وقت و فرصت بگذارد را دارد.

مسئله زبان فقط هم مربوط به زبان فارسی نیست، ما باید در حوزه حضور دیگر زبان‌ها درکشور نیز سیاست‌گذاری دقیقی داشته باشیم.

همچنین باید در مورد مسئله زبان فارسی مهاجرین ایرانی نیز به درستی کار شود. باید فضا طوری باشد که تصویر درستی از کشور ما که تصویری به شدت سیاست‌زده دارد، ارائه شود».

می‌شود با زبان به خروجی‌های کم هزینه‌تر رسید

حجت الاسلام و المسلمین احمد راهدار بیان داشت: «رابطه زبان با اندیشه و علم بسیار مهم است. خود زبان لایه‌ای از علم و اندیشست و حکمرانی نمی‌تواند بدون معرفت و اندیشه رقم بخورد. ظرفیتی که زبان فارسی با نظم دارد، قوی‌تر از ظرفیت آن در نثر است. شاعرانی حتی خارج از زبان فارسی، ترجیح داده‌اند ظرایف اندیشه خود را در نظم زبان فارسی نشان بدهند.

دیگر مسئله، مسئله سلطه و زبان است. کشورهای استعمارگر سعی می‌کردند زبان و خط مورد نظر خود را به کشورها تحمیل کنند و این باعث شد که ارتباط تاریخی و تمدنی نسل‌ها با یک دیگر قطع شود. جوان امروز ترک نمی‌توان نص ۳۰۰ سال پیش کشور خود را بخواند و متوجه شود.

مسئله بعدی رابطه زبان و مناسک است. مناسک محل وفاق اجتماعی هستند. زبان روشنفکری ما، جون شکل استدلالی داشته، هیچ وقت نتوانسته به شکل منسک بین توده مردم رواج پیدا کند.

مسئله دیگر مسئله اضطراب زبانیست. چه می‌شود که یک قوم اضطراب زبانی پیدا می‌کند و یا زبانش را گم می‌کند؟!

سیاست‌های زبانی، بر اساس وضعیت عادی و وضعیت بحرانی باید وضع شوند. در وضعیت عادی، سیاست‌های زبانی باید بیشتر ایجابی باشند. باید به مسئله کارکردگرایی در زبان توجه شود. باید بدانیم چطور می‌شود با استفاده از زبان، به خروجی کم هزینه‌تر و بهتری رسید».

تمرکز زدایی ارتباط زیادی با مسئله زبان خواهد داشت

سجاد هجری با اشاره به اهمیت مسئله تمرکز زدایی در کشور گفت: «یکی از مسائلی که لزوم آن از دهه ۹۰ مطرح شده است، مسئله تمرکز زدایی و حکمرانی منطقه‌ایست. منطقه جاییست که سنخیت فرهنگی دارد که ما در آن با مسئله زبان رو به رو می‌شویم. مخالفان همیشه با نگاه امنیتی مخالف بوده‌اند و مسئله‌شان تجزیه ایران بوده است.  اما در حکمرانی منطقه‌ای مسئله زبان اهمیت بالایی پیدا می‌کند. ما باید به نحوی مدیریت کنیم که در حکمرانی منطقه‌ای، امکان تبانی بین اقوام به وجود نیاید و به شکلی حکمرانی منطقه‌ای شکل بگیرد که زبان میانجی، همین زبان فارسی باشد. مدیریت زبان‌های بومی و محلی وقتی  ممکن است که منطقه‌گرایی لحاظ شود و حکمرانی منطقه‌ای داشته باشیم.

دولت باید از ابزارهای مستقیم و غیر مستقیمی که دارد برای زبان استفاده کند. صدا و سیما یک ابزار غیر مستقیم است، آموزش و پرورش یک ابزار میانه است اما دولت دو ابزار مستقیم دارد که یکی از آن‌ها فرهنگستان زبان فارسی است و دیگری بنیاد ایران شناسی ریاست جمهوری می‌باشد. بنیاد ایران شناسی دارای ۲۰ شعبه در سراسر کشور است و ظرفیت بالایی برای مدیریت زبان‌های محلی و ترویج و اشاعه زبان فارسی دارد.  تقویت بنیاد ایران شناسی می‌تواند یکی از کارهایی باشد که دولت آینده می‌تواند انجام دهد».

در سابقه دولت‌ها رسیدگی ساختاری به زبان وجود ندارد

رادمان رسولی مهربانی با اشاره به فاقد اهمیت بودن زبان در دولت‌های مختلف گفت: «در دولت‌های مختلف ساختار جدی برای رسیدگی به مسئله زبان وجود نداشته است. چندتایی هم اگر بوده یا به واسطه دغدغه شخصی بوده است و یا به ملی گرایی رمانتیک مرتبط بوده است.

برای دولت‌های مختلف چون زبان فارسی مسئله نبوده است، ابزاری هم برای آن ایجاد نشده. اما در دیگر کشورها ما شاهد چنین چیزی بوده‌ایم. دولت می‌تواند با مجوز دادن به فیلم و سینما و وی او دی‌ها، بتواند کارهایی برای حفظ و توسعه زبان فارسی انجام دهد.

مسئله زبان یک کار بلند مدت فرهنگیست و باید در مورد آن سیاست‌گذاری‌های کلان و طولانی مدت صورت بگیرد. دولت به صورت کلی در دوجا می‌تواند کارهایی انجام دهد. یکی در بحث آموزش عمومیست و دیگری در آموزش عالی و آموزش زبان فارسی در آموزش عالی است».

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

http://jaryaneno.ir/?p=41323

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها
www.novin.com

تصویر روز: