جستجو
Close this search box.

بایدن پایان جنگ را نمی خواهد

به گزارش جریان نو؛ دنیس راس مشاور سیاست خارجی دولت بارا اوباما: در تاریخ ۲۱ جولای، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات....

بایدن

به گزارش جریان نو؛ دنیس راس مشاور سیاست خارجی دولت بارا اوباما: در  تاریخ ۲۱ جولای، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده از رقابت‌های ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ کناره‌گیری کرد و به‌طور زودهنگام به دورانی که در آمریکا به دوران  «اردک‌لنگ» مشهور است، ورود کرد. اکثر ناظران تصور می‌کنند که او نمی‌تواند در ماه‌های آینده کارهای زیادی انجام دهد. اما بایدن به صراحت اعلام کرده است که یک اولویت برایش وجود دارد و او قصد دارد در زمان باقیمانده از ریاست‌جمهوری‌اش این اولویت را با جدیت دنبال کند و آن اولویت چیزی نیست جز پایان دادن جنگ در غزه و احیای پروژه صلح آمریکا در خاورمیانه.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در برابر تلاش‌های تقویت شده بایدن و دستیاران ارشدش در این خصوص مقاومت کند. ممکن است این ادعا خلاف واقع به نظر برسد، اما به دلایل متعدد، نتانیاهو به آمریکایی‌ها نیاز دارد تا ابتکار عمل را در دست بگیرند. او می‌داند که بدون دخالت آمریکا، نمی‌تواند برای آزادی گروگان‌هایی که حماس همچنان در غزه در اختیار دارد، توافق کند.

نتانیاهو می‌داند که اگر خواهان جایگزینی برای حکومت حماس در غزه باشد، به کشورهای کلیدی عربی نظیر امارات متحده عربی، مصر و شاید مراکش نیاز دارد تا این کشورها با ایالات متحده و سایر بازیگران برای ایجاد یک دولت موقت در غزه همکاری کنند تا این دولت موقت بتواند مسئولیت روزمره امنیت و حکمرانی در غزه را برعهده بگیرد.

بایدن نیز به نوبه خود تنها خواهان پایان دادن به جنگ نیست. او همچنین می‌خواهد روندهای سیاسی منطقه را تغییر دهد. این هدفی است که به نفع سعودی‌ها است و آنها نیز می‌خواهند از این زمان برای دستیابی به یک معاهده دفاعی با ایالات متحده استفاده کنند. سعودی‌ها معتقدند که چنین معاهده‌ای عامل بازدارنده نهایی در مقابل ایران خواهد بود. مقامات سعودی درک می‌کنند که انعقاد چنین پیمانی تنها در صورتی امکان‌پذیر است که ریاض روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کند.

اگر کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهور و نامزد دموکرات‌ها، در انتخابات پیروز شود، دموکرات‌ها به درخواست بایدن برای حمایت از تصویب توافقنامه، به‌ویژه به‌عنوان آخرین اقدام مهم بایدن به عنوان رئیس‌جمهور، پاسخ مثبت خواهند داد. جمهوری‌خواهان نیز به نوبه خود، عموماً از ایده دستیابی به موفقیتی مانند این حمایت می‌کنند و در آن مقطع بعید است که اگر نامزد آنها، دونالد ترامپ، در انتخابات شکست خورده باشد، با چنین توافقی مخالفت کنند.

از سوی دیگر، اگر ترامپ پیروز شده باشد، دلیل کمی برای تحت فشار قرار‌دادن جمهوری‌خواهان برای مخالفت با این معاهده خواهد داشت، زیرا عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان بر اساس توافقات آبراهام است که خودش مطرح کرده بود و این عادی‌سازی محدودیت‌هایی را بر روابط چین و عربستان سعودی تحمیل می‌کند و ترامپ نیز از نتایج این توافق سود می‌برد.

بهای صلح

عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل به وضوح در خدمت منافع ملی ایالات متحده است و منافع اسرائیل را نیز تامین خواهد کرد. هنگامی که نتانیاهو در اواخر سال ۲۰۲۲ قدرت را به دست گرفت، انعقادمعاهده صلح با عربستان سعودی را به عنوان اولویت اصلی خودش عنوان کرد، زیرا این پیمان اسرائیل را در یک استراتژی منطقه‌ای گسترده‌تر برای مقابله با ایران و نیروهای مورد حمایتش ادغام می‌کرد.

پیگیری این هدف در حال حاضر نیز به او اجازه می‌دهد تا بخشی از اعتباری را که با حمله حماس به اسرائیل در اکتبر گذشته از دست داده بود، پس بگیرد. عادی‌سازی روابط به نفع عربستان نیز خواهد بود. انعقاد یک معاهده دفاعی با ایالات متحده، امنیت ملی عربستان سعودی را تقویت کرده و به پادشاهی عربستان اجازه می‌دهد تا بر اولویت واقعی خود نظیر تحول اجتماعی و اقتصادی که در چشم‌انداز ۲۰۳۰ ترسیم شده و طرح کلی ریاض برای دستیابی به شکوفایی اقتصادی و رهبری جهانی در انرژی‌های تجدیدپذیر، تمرکز کند. شاهزاده محمد بن‌سلمان  رهبر بالفعل عربستان سعودی این طرح‌ها را کلید آینده خود در قدرت می‌داند.

اگرچه بن‌سلمان خواهان انعقاد یک معاهده دفاعی با ایالات متحده است و می‌داند که عادی‌سازی با اسرائیل شرط اساسی چنین معاهده‌ای است اما در عین حال او توافقی را دنبال نخواهد کرد که تشکیل یک کشور فلسطینی در آن لحاظ نشده باشد. قبل از جنگ اسرائیل در غزه، پادشاهی عربستان ممکن بود برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل، به کمتر از تشکیل یک کشور فلسطینی قانع شود.

چالش برطرف کردن ترس‌های اسرائیل در مورد تشکیل کشور فلسطینی و حل و فصل نگرانی‌های عربستان برای فلسطینی‌ها مسئله بسیار مهمی برای دولت بایدن است. اگر قرار است نتانیاهو با سعودی‌ها معامله کند، ابتدا باید خود و سپس افکار عمومی اسرائیل را متقاعد کند که برآورده کردن خواسته‌های عربستان تهدیدی مرگبار برای اسرائیل به شمار نمی‌رود و سپس باید از دست چهره‌های راست افراطی در دولت خود، مانند بن‌گویر و اسموتریچ، که از رعایت شرایط عربستان سعودی برای عادی‌سازی روابط سرباز می‌زنند، خلاص شود.

کاری که فلسطینی‌ها باید انجام دهند

ایالات متحده باید فلسطینیان را به عنوان مردمی که حق تعیین سرنوشت دارند، به رسمیت بشناسد. اما این حق نه مطلق است و نه خود به خود اعطا می‌شود، زیرا همراه آن، تعهداتی نیز در کار است. قبل از تحقق تشکیل دولت فلسطینی، تشکیلات خودگردان فلسطین باید برخی معیار را رعایت کنند.

اولین معیار ممکن است بدیهی به نظر برسد و آن این است که تشکیل کشور فلسطین دیگر نمی‌تواند مبتنی بر مقاومت در برابر اسرائیل باشد، بلکه باید بر‌اساس همزیستی انجام شود. تشکیلات خودگردان باید از مقاومت مسلحانه چشم‌پوشی کرده و تمام گروه‌ها از جمله حماس و جهاد اسلامی را طرد کند. نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان باید انحصار استفاده از زور در داخل خاک فلسطین را داشته باشند.

تا زمانی که شبه‌نظامیان مستقلی مانند حماس وجود داشته باشند، یک کشور فلسطینی نمی‌تواند وجود داشته باشد. تشکیلات خودگردان همچنین باید به پرداخت حقوق و مزایا به فلسطینی‌ها و خانواده‌های فلسطینی‌هایی که به اسرائیلی‌ها حمله می‌کنند و به دلیل اعمال خشونت‌آمیزشان در زندان‌های اسرائیل هستند، پایان دهد.

تشکیلات خودگردان همچنین باید سیستم آموزشی فلسطین را اصلاح کند تا بر توسعه مهارت‌های مورد نیاز برای رقابت در قرن بیست و یکم و همچنین ترویج مدارا و همزیستی تمرکز کند. دولت بایدن باید با دولت‌های عربستان سعودی و امارات متحده عربی که هر دو سیستم آموزشی خود را متحول و مدرن کرده‌اند، همکاری کند تا هیئتی از کارشناسان را برای نظارت بر بازنویسی کتاب‌های درسی فلسطینی‌ها تشکیل دهد.

جدول زمانی برای تشکیل کشور فلسطینی باید انعطاف‌پذیر باشد زیرا تکمیل آن به انجام این تعهدات و اقدامات عمده توسط تشکیلات خودگردان بستگی دارد. تشکیلات خودگردان به ندرت، یا هرگز، چنین اقداماتی را انجام نداده است. اما این رویه خودش دلیل بیشتری برای ایجاد این معیارهاست تا فلسطینی‌ها بدانند که باید چه کار کنند. اگر آنها به این اهداف برسند، یک کشور فلسطینی در یک جدول زمانی توافق شده ظهور خواهد کرد. اما اگر آنها نتوانند اجرا کنند، کشور فلسطینی تشکیل نخواهد شد.

کاری که اسرائیلی‌ها باید انجام دهند

اسرائیل نیز مسئولیت‌ها و تعهداتی دارد. نمی‌تواند گام‌هایی بردارد که دستیابی به تشکیل کشور فلسطین را دشوارتر یا غیرممکن می‌کند؛ مانند اشغال زمین‌های بیشتر برای توسعه شهرک‌ها. علاوه بر این، رشد بیرونی شهرک‌ها باید متوقف شود و پاسگاه‌های غیرمجاز باید برچیده شوند. دولت اسرائیل باید صراحتاً اعلام کند که خشونت شهرک‌نشینان افراطی علیه فلسطینیان را تحمل نخواهد کرد.

جدای از پایان دادن به اقداماتی که برای جلوگیری از تشکیل یک کشور احتمالی فلسطینی طراحی شده‌اند، اسرائیل باید تعدادی گام عملی برای تقویت توانایی تشکیلات خودگردان برای عملکرد و حکومت مؤثرتر بردارد. اسرائیل باید از کسر درآمدهای مالیاتی که برای تشکیلات خودگردان جمع‌آوری می‌کند، دست بردارد.

اجازه توسعه زیرساخت‌های جاده‌ای و آبی در کرانه باختری، کاهش پست‌های بازرسی برای سهولت تردد فلسطینیان؛ باز کردن منطقه C که تقریباً ۶۰ درصد از کرانه باختری را در بر می‌گیرد را بدهد. اسرائیل باید درها را برای شرکت‌های فلسطینی برای فعالیت و سرمایه‌گذاری باز کند. اسرائیل باید اجازه دهد که محصولاتی نظیر داروها و گوجه‌فرنگی از کرانه باختری در صورت مطابقت با استانداردها، در اسرائیل فروخته شود.

آنچه که کشورهای عربی باید انجام دهند

برای سازماندهی و هدایت چنین فرآیندی در شش ماه پایانی دولت بایدن به تلاشی شدید، سازمان‌یافته و هماهنگ نیاز است. کشورهای عربی، به‌ویژه مصری‌ها، اماراتی‌ها، اردنی‌ها، قطری‌ها و سعودی‌ها نقش ویژه‌ای در این فرایند دارند. محمود عباس، رئیس‌ تشکیلات خودگردان فلسطین، در صورتی که واشنگتن تنها طرفی باشد که او را مجبور به انجام معیارهایی بکند، مسلماً در برابر اقدامات لازم حتی به صورت تدریجی مقاومت خواهد کرد. اما اگر این کشورهای عربی به عنوان یک گروه و با یک صدا او را تحت فشار قرار دهند، احتمال بیشتری دارد که دست به عمل بزند.

بزرگترین منبع اهرم فشار ایالات متحده این خواهد بود که بتواند به نتانیاهو نشان دهد که باید دست به انتخاب بزند. او یا باید عادی‌سازی با عربستان سعودی و هر آنچه که برای یک استراتژی مؤثر در قبال ایران و گروه‌های مورد حمایتش نیاز است را بپذیرد، یا اینکه فرصت تغییر شکل منطقه و جایگاه اسرائیل در این فضای جدید را به فراموشی بسپارد. اگر اسرائیل گزینه دوم را انتخاب کند میراثش تنها حمله هفتم اکتبر خواهد بود.

صلح یک‌شبه به دست نمی‌آید، اما دولت بایدن می‌تواند مسیر متفاوتی را ترسیم کند. هیچ‌کس نمی‌تواند تراژدی ۹ ماه گذشته را از میان ببرد. اما یک رویکرد بهتر؛ یعنی رویکردی که بر حقوق و مسئولیت‌های همه طرف‌ها تأکید می‌کند، می‌تواند فصل جدیدی را برای خاورمیانه رقم بزند. بایدن در روزهای باقیمانده‌اش در قدرت، باید از این فرصت استفاده کند.

منبع:هم میهن

لینک کوتاه خبر:

http://jaryaneno.ir/?p=43815

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • تازه ها
  • داغ ترین ها
www.novin.com

تصویر روز:

لینک‌های مفید