*چرا برای طلاق تا این حد پافشاری میکنی ؟
من دیگر علاقهای به ستاره ندارم. میدانم این زندگی عاقبت خوبی ندارد.
*چند سال است ازدواج کردهاید؟
۶ سال قبل عقد کردیم و چند ماه بعد هم زندگی مشترک را شروع کردیم.
*در این مدت زندگی چطور بود؟
من زنم را خیلی دوست داشتم. میتوانم بگویم این مدت بهترین سالهای زندگیام بود؛ البته تا زمانی که فهمیدم با من چه کرده است.
*همسرت چه کرده است که تا این حد از او بریدهای؟
او به من خیانت کرد. آن هم با یکی از دوستانم.
*حرفی که میزنی نشان از وقوع یک جرم است. مدرکی هم داری؟
من از طریق پیامهای تلفنیشان فهمیدم به من خیانت کردهاند. من از ستار توقع نداشتم. حالا هم او را نمیبخشم.
*بچه هم دارید؟
نه بچه نداریم. ستاره نمیخواست بچه داشته باشیم.
*نظر ستاره چیست؟
او طلاق نمیخواهد. میگوید اشتباه کرده و فرصتی دوباره میخواهد. میگوید فقط گاهی اوقات با دوستم صحبت میکرد. ولی من حاضر نیستم به زنی که اینطور به من بیاحترامی کرده، فرصت دوبارهای بدهم. او قدر عشق من را نفهمید. هرچه داشتم به پایش ریختم. حتی ماشین زیر پای خودم را هم به او دادم که در آرامش باشد اما او اینطور من را نابود کرد. حالا هم خودش میداند و زندگیاش.
* حاضری مهریه و نفقه بدهی؟
فعلا که ۳ ماه است در خانه من زندگی نمیکند اما در دادگاه هم قبول کردم مهریه و هر مطالبه دیگری که حق قانونی اوست بدهم. وام میگیریم. خانهام را هم رهن میدهم. مدتی با پدر و مادرم زندگی میکنم اینطوری پول مهریه را جور میکنم و میدهم. اما دیگر با او زیر یک سقف نمیروم.
*از دوستت خبر داری؟
با او درگیر شدم. ولی کار از کار گذشته و آنچه نباید میشد، شد. من دیگر ستاره را نمیخواهم.