به گزارش جریان نو، شفر، سرمربی سابق استقلال بعد از جدایی از آبیپوشان پایتخت در بازگشت به زادگاهش حرفهایی را علیه ایران زد که کاملاً برخلاف امنیت ملی کشور و در تأیید جریانات برانداز و فتنه پیچیده رسانهای سال قبل بر ضدایران اسلامی بود. حرفهایی که میتوان به راحتی آنها را دخالت در امور داخلی کشور قلمداد کرد و حتی گوینده را پای میز محاکمه کشاند. شفر با بیان آن حرفها، آب به آسیاب دشمنان قسمخورده مردم ایران و کشورمان ریخت و باعث شد حتی برخی سادهلوحان هم از حرفهای او برداشتهای غلط خودشان را بکنند.
حالا بعد از یکسال از اتفاقات سال گذشته، شفر و دخترش که آن روزها سودای ایران دیگری را در سر میپروراندند قصد سفر دوباره به ایران اسلامی را دارند. در نگاه اول مشخص است که پیرمرد بیکار آلمانی نتوانسته برای خودش تیمی دست و پا کند. بنابراین به اولین پیشنهاد پاسخ مثبت داده که طبیعی هم هست. او با تجربهای که از فوتبال ایران دارد خوب میداند که میآید، پولش را میگیرد و در نهایت حتی میتواند شکایت هم بکند و احتمالاً باز هم برگردد و مشتی چرندیات علیه ایران و ایرانی و وضعیت حاکم بر کشور را به رسانههای معاند تحویل بدهد.
اما اینکه باشگاه صنعت نفت چگونه اقدام به مذاکره با این مثلاً مربی کرده و حتی در مقابل اخطارها مقاومت میکند، جای سؤال است. مدیرعامل این باشگاه مدعی است که مدرکی بابت ایراد آن حرفها از سوی شفر وجود ندارد و اصرار میکند که با شفر قرارداد امضا کند. قراردادی که مطابق شنیدهها ظاهراً مراحل اولیه آن هم طی شده و تنها نهایی شدن آن مانده است. باشگاه صنعت آبادان یک باشگاه دولتی است که نمیتواند سر خود کاری انجام دهد. این باشگاه به صورت قانونی باید قبل از عقد قرارداد با مربی یا حتی بازیکن خارجی برخی موارد را رعایت کند، قوانینی که البته چندان جدی گرفته نمیشود، اما مورد اخیر در خصوص صنعت نفت و شفر دیگر بیمبالاتی را به حد اعلای خود رسانده است.
موضوع زمانی تأسفبارتر میشود که متوجه باشیم اگر پیشقراردادی امضا شده باشد در صورت لغو آن از سوی صنعت نفت، این باشگاه باید به پیرمرد بیکار آلمانی خسارت هم بدهد. اینجاست که لزوم ورود نهادهای نظارتی و امنیتی بیشتر از قبل احساس میشود. مدیرعامل صنعت نفت باید پاسخگوی اشتباه خود باشد. باید پاسخ دهد چگونه با کسی که علیه کشور حرف زده پای میز مذاکره نشسته و به خود اجازه داده با او قرارداد امضا کند. از اینها مهمتر اینکه اگر قرار باشد جریمهای پرداخت شود این پول باید از جیب خود مدیرعامل صنعت نفت پرداخت شود و اینگونه نباشد که باز هم از بیتالمال هزینه شود.
تکلیف کاملاً مشخص است؛ شفر جایی در فوتبال ایران ندارد و اگر هم روزی سروکلهاش این طرفها پیدا شد قطعاً باید تحویل دادگاه داده شود تا پاسخ دهد چگونه به خود اجازه داده تا هر حرف مفتی را که دلش خواسته بعد از خوردن نان و نمک ایران و ایرانی بزند. مدیرعامل باشگاه صنعت نفت آبادان هم بهتر است به جای آسمان و ریسمان بافتن برای توجیه عمل غلط خود به فکر یک سرمربی کاربلد دیگر برای تیمش باشد و حواسش را بیشتر از این جمع کند.