به گزارش جریان نو، چه بر سر جسد هزاران سرباز و اسب کشته شده در جنگ معروف واترلو و دیگر جنگهای بزرگ اروپا در سدههای پیشین آمده و چرا تقریبا هیچ اثری از آنها نیست؟
در میان آتش و دود ناشی از شلیک توپها و تفنگها، میشل نِه، مارشال ارتش ناپلئون به صف سپاهیان بریتانیا در واترلو نگاه کرد. آن روز ۱۸ ژوئن ۱۸۱۵ بود و فرمانده فرانسوی میتوانست شاهد خروج یگانهای بریتانیایی از میدان باشد.
میشل نِه به ۱۲ هزار سرباز سواره نظام سنگین تحت امر خود دستور داد تا به موقعیت دوک ولینگتون حمله کنند، به امید شکست ارتش او. اما فرمانده ناپلئون وضعیت را اشتباه درک کرده بود. زمانی که سوارهنظام فرانسه به بالای تپه رسیدند، با آتش نیروهای بریتانیایی مواجه شدند. در آن حمله هزاران سرباز سوارهنظام فرانسه به همراه صدها سرباز انگلیسی کشته شدند. پس از نبرد، بیشتر قربانیان در محل کشته شدن خود یا در گورهای دستهجمعی دفن شدند.
امروزه باستانشناسانی که جنگ واترلو، آخرین جنگ ناپلئون بناپارت را مطالعه میکنند، یک پرسش مهم دارند: تمام آن جسدها کجا هستند؟
از سال ۲۰۱۲ تاکنون در کاوشهای باستانشناسی در منطقه میدان نبرد واترلو در بلژیک، تنها دو اسکلت پیدا شده است. تخمین زده میشود که ۲۰ هزار سرباز در آن روز کشته شدند، اما در جستجوهای باستانشناسی پیگیر در دو دهه گذشته، تعداد بسیار کمی گور پیدا شده است.
چه بر سر جسد سربازان و اسبها آمد؟
در کتابی در این زمینه که اخیرا به چاپ رسیده، نظریهای نگرانکننده درباره سرنوشت جنازهها مطرح شده مبنی بر این که آنها را از خاک بیرون آورده و به عنوان مواد خام در کارخانه قند وشکر استفاده کردهاند.
مورخان برنارد ویلکین از بلژیک و رابین شفر از آلمان ادعا میکنند که استخوانهای مردگان در واترلو و احتمالا بسیاری از نبردهای دیگر در سراسر اروپا، آفریقا و حتی ایالات متحده ممکن است برای تولید کود و شکر آسیاب شده باشند. کارشناسان این عمل را «جسددزدی برای مصارف صنعتی» در جهان نوین توصیف میکنند.
شبکه بلژیکی ارتباف برای نخستین بار در سال ۲۰۲۲ از این کشف مورخان پرده برداشت و پس از آن رسانههای مختلف اروپایی توضیحات بیشتری درباره آن دادند.
دو ماه پیش روزنامه آمریکایی واشنگتن پست به نقل از برخی کارشناسان نوشت که فرضیه استفاده از استخوان سربازان کشته شده در صنعت کود کشاورزی چندان موثق نیست و کاربرد آن در صنعت قند و شکر به واقعیت نزدیکتر است.
به هر روی، مطالعه یاد شده به بررسی ناپدید شدن صدها هزار جسد در میدانهای نبرد و گورستانهای اروپا، عمدتاً در سده نوزدهم و بهرهبرداری صنعتی از استخوانهای انسانی در عصر مدرن میپردازد. به نوشته واشنگتن پست، اعتقاد بر این است که این عمل تا سده بیستم ادامه داشته و استخوانهای مردگان جنگ جهانی اول از جمله آمریکاییها نیز برای استفاده صنعتی دزدیده شده است.
ویلکین در مصاحبهای گفت: «ما میدانیم که پس از آن جنگ در فرانسه حفاریهای غیرقانونی انجام شده و بسیار محتمل است که استخوانهای آمریکاییها نیز به کارخانهها فرستاده شده باشند.»
به مدت چندین دهه، خبرهایی پیچیده بود مبنی بر این که استخوانهای سربازان کشته شده در واترلو برای استفاده در فرآیندهای صنعتی برداشته شدهاند. چند سال پیش، ویلکین و شفر شروع به بررسی این ادعا کردند و به آرشیوهای روزنامهها، دستنوشتهها و نامهها در موزهها مراجعه کردند. آنها در بسیاری از مراجع به وجود ین عمل برخورد کردند و حتی گزارشهایی دیدند درباره قانونگذاری دولتها برای محدود کردن حمل استخوانهای انسانی به کارخانهها و آسیابها.
با این همه، این کار رایج، اما غیرمجاز و مذموم بوده است. شفر در مصاحبهای میگوید: «شواهد بسیار زیاد بود. ما آنها را در منابع محلی گزارش شده مییافتیم، حتی در گزارشهای پلیس. این عمل حتی آن زمان نیز آشکارا انجام نمیشد زیرا غیرقانونی بود و به آن نگاه منفی میشد.»
شفر همچنین به اسکلتهای ناپدید شده از سایر میدانهای نبرد آن دوران مانند نبرد فرانکفورت آلمان اشاره کرد و گفت: «وقتی تمام تلفات و سربازان مریضی که در بیمارستانها مردند را محاسبه کنیم، درمییابیم که احتمالا حدود ۱۳۰ هزار سرباز فرانسوی و متحدانشان در آنجا کشته شدهاند. باستانشناسان تعداد زیادی گور خالی پیدا کردند ولی نمیدانستند چرا جسد سربازان نبش قبر شده است.»
نبش قبر و صنعت
استخوان مردگان ارزشمند است زیرا میتوان آنها را برای استفادههای صنعتی و کشاورزی از جمله به عنوان کود انسانی برای زمینها آسیاب کرد. تنها استخوانهای انسانی هم نبوده است و تخمین زده میشود که ۵۰۰ هزار تا یک میلیون اسب نیز در واترلو و سایر جنگهای ناپلئون کشته شده و بقایای آنها غارت شده است.
در دهه ۱۸۳۰، تولید شکر از چغندر اقتصادی شد. این فرآیند شامل استفاده از اسپودیوم، یعنی استخوانهایی که از طریق احتراق ناقص به زغال تبدیل شدهاند، برای فیلتر کردن شکر از چغندر است. با افزایش تقاضا برای شکر، عرضه موجود با استخوانهای حیوانات کاهش یافت.
در نتیجه، به نظر میرسد حفاری میدانهای نبرد تسریع شده باشد. ویلکین و شفر نوشتند: «روندی در بهرهبرداری از بقایای اسکلتهای انسانی کشف کردیم که فراتر از جنگهای ناپلئونی بود. مواردی از اسکلتهای نبش قبر شده از قربانیان طاعون در قرون وسطی و مردگان در برخی مناطق بریتانیا، از جسد سربازان جنگ داخلی آمریکا و قربانیان جنگ جهانی اول وجود داشته است.»
ولکین میگوید که واترلو «فقط نوک کوه یخ» بوده و این عمل در «مقیاس عظیمی» انجام میشده است.
چه کسانی اسکلتهای انسانی را میدزدیدند؟
ویلکین و شفر معتقدند که بیشتر جسد دزدان افراد فقیر بودهاند که فقط سعی در زنده ماندن داشتند. آنها به احتمال زیاد به دست اربابان صنعت تشویق میشدند تا این کار را انجام دهند و نانی به چنگ آورند.
ویلکین میگوید: «جسد مدفون در زمین، طلا بود. تمام کاری که آنها باید میکردند این بود که فقط یک متر زمین را حفر کنند.»
در کتاب مورخان یاد شده تصویر نامهای وجود دارد که به صورت ناشناس و با امضای «یک سرباز زنده» در سال ۱۸۲۲ تایمز لندن منتشر شده و در آن آمده است: «برآورد میشود که سال گذشته بیش از یک میلیون سطل از استخوانهای انسانی و غیر انسانی از قاره اروپا به بندر هال بریتانیا وارد شده است. مناطق اطراف لایپزیک، اوسترلیتز، واترلو و تمام مکانهایی که در طول جنگهای خونین اخیر، نبردهای اصلی در آنها رخ داده، از استخوانهای قهرمانان و اسبهایی که سوارشان بودند، پاکسازی شده است.»
مقاله دیگری که در یک روزنامه مربوط به سال ۱۸۷۹ در پراگ کشف شده چنین بیان میکند: «با خوردن عسل، این احتمال این که در یک صبح دلپذیر اتمهای پدربزرگتان در قهوهتان حل شود وجود ندارد، چیزی که با شکر امکان آن هست.»
به نظر میرسد این عمل در ایالات متحده نیز پذیرفته شده بوده است. در طول جنگ داخلی، بسیاری از ۷۰۰ هزار سرباز کشته شده در گورهای دستهجمعی دفن شدند. در سال ۱۸۶۷، روزنامه ایالت دلور گزارشی از شاهدان به این مضمون منتشر کرده است: «نخستین منظرهای که در نبرد بول ران در مناسس چشمم را گرفت یادآوردی شگرف از جنگ بود. دو تپه عظیم از استخوان، استخوانهای اسب، استخوانهای گاو و متاسفانه استخوانهای انسان در هم آمیخته در جلوی هتل را تلنبار کرده بودند. این استخوانها به دست صاحب زمین از میدان نبرد جمعآوری شده و برای حمل به آسیابهای کودسازی در بالتیمور ارسال میشدند.»
ویلکین و شفر بر این باورند که تحقیقات بیشتری برای تعیین گستردگی این عمل در ایالات متحده مورد نیاز است.
استفاده از استخوانها در تولید صنعتی در قرن بیستم کاهش یافت زیرا جایگزینهای شیمیایی مدرن به کار گرفته شد.
دو مورخ قصد دارند به تحقیقات خود درباره بهرهبرداری از استخوانهای انسانی، به ویژه در رابطه با واترلو ادامه دهند. ویلکین یک پیوند شخصی با واترلو دارد، نبردی که به سلطنت ناپلئون به عنوان امپراتور فرانسه پایان داد.
او میگوید: «تصادف بسیار جالبی است این که اجداد خود من در میدان نبرد واترلو کشاورز بودهاند. شاید همانها جسدها را نبش قبر کرده باشند.»
منبع: یورونیوز