برای نخستین بار انجمن صنفی صنعت آب به واکاوی برخی موارد پرداخت:
- اهمیت کنش جمعی برای تشکلها
- بخش خصوصی، پیشگام احیای صنعت آب در بحران ناترازی امروز
- در شرایطی که دولت با چالش های کمبود بودجه در بخش عمرانی رو به رو است،
بخش خصوصی با نگاهی نو به دنبال روش های تامین مالی جدید خواهد بود.
چندی پیش، در سالن امینالضرب اتاق بازرگانی تهران نشست مجمع عمومی سالیانه انجمن صنفی صنعت آب و فاضلاب برگزار شد. در ابتدای این نشست، اعضای انجمن برای نخستین بار به تحلیل و بررسی مفاهیم جدیدی چون «روایت وکنش جمعی» پرداخنتد. این نشست در شرایط اقتصادی خاص کشور و در حالی که دولت با چالش هایی در تامین منابع مالی روبهرو است، برگزار شد.در این نشست بخش خصوصی صنعت آب بر این باور بود که برای پیشبرد اهداف این انجمن در مسیر چشم انداز، باید با هم افزایی توانمندیهای جمعی خود ، با خلق روایتی نو اقدام به گشایش نماید .
در این راستا، مهندس امیررضا صوفینژاد، عضو هیئت مدیره انجمن صنفی صنعت آب و نائب رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و اتریش و همچنین مهندس اسماعیل احمدپور رئیس هیت مدیره شرکت افروغ بنا ، در ارائه ای به معرفی کتاب “روایت و کنش جمعی” اثر فردریک دبلیو مِیِر پرداختند.
مهندس امیررضا صوفی نژاد بیان کردند: مِیِر استاد تمام دانشکده حکمرانی در دانشگاه دوک( بیستمین دانشگاه رنکینگ دنیا در حوزه دیپلماسی) است که در دهه ۱۹۹۰ مشاور دو سناتور از ایالتهای نیوجرسی و میشیگان بود و از آثار او میتوان به « تفسیر NAFTA، روایت و کنش جمعی و بستری برای عالی شدن» اشاره کرد.
این کتاب که در سه سال گذشته به چاپ ششم خود رسیده است، اولین بار در خرداد ماه سال جاری توسط دکتر علی سیاسیراد در همین سالن امینالضرب اتاق بازرگانی تهران رونمایی شد. در این نشست ایشان به همراه مهندس احمد پور به معرفی کتاب و نویسنده آن فردریک دبلیو مِیِرپرداخته و به ارزش و تاثیرگذاری روایت و کنش جمعی در دنیای امروز اشاره نمودند.
میر در کتاب” روایت و کنش جمعی “موضوع را این طور بیان میکند که داستانها و روایتها میتوانند به هماهنگی رفتار گروهی و ایجاد درک مشترک از منافع جمعی کمک نموده و بر وسوسه سواری رایگان (که در کتاب از آن به عنوان Free Riding استفاده نموده) غلبه نماید.
او افزود : میر نشان میدهد که روایتها حس هویت انسان را تعریف نموده و اعمال ما را تحت تاثیر قرار میدهند به علاوه انسانها از داستانها برای معنا بخشیدن به تجربیات خودشان استفاده مینمایند.
امیررضا صوفینژاد، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی صنعت آب، در ادامه سخنان خود در اهمیت روایتگری و کنش جمعی اظهار داشتند: «گاهی اوقات ما برای ارائه بهتر یک موضوع به دوستان یا اطرافیان خود، آن را با یک روایت بیان می کنیم. این امر نشان میدهد که روایتگری(Story Telling) در دنیای امروز به یک موضوع بسیار مهم بدل شده است».
او تصریح کرد :«اگر بخواهیم از منظر فلاسفه این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، می توان دیگاه ارسطو را به عنوان سنگ بنایی لحاظ کرد. او بر این باور بود که انسانها موجوداتی مدنی الطبع و برای بقا نیازمند همکاری جمعی هستند بر همین اساس او معتقد بود، دولتها و سازمانها برای ساماندهی و تسهیل همین همکاریها به وجود میآیند. از سوی دیگر دیوید هیوم همکاری جمعی را برای دستیابی به منافع مشترک ضروری میداند، اما چرا این همکاری همیشه بهطور طبیعی رخ نمیدهد؟ این سوالی است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم اما پرسشی که باید به آن پاسخ داد این است که آیا همکاری در زندگی جمعی، آنطور که ما به آن اعتقاد داریم، بهتنهایی برای استمرار و پایداری یک جامعه کافی نیست؟
آیا برای دستیابی به منافع مشترک، همکاری تنها شرط لازم و کافی است؟ در این میان، نظریات متفاوتی وجود دارد. توماس هابز، معتقد است که همکاری داوطلبانه همواره شکننده است و تنها با اجبار و الزام میتوان آن را پایدار ساخت و نیاز به یک لویاتان و یا یک نیروی بازدارنده و اعمال کننده خشونت مشروع است تا همکاری جمعی را متضمن شود و نظم و امنیت را برقرار بکند اما روسو معتقد هست وقتی قرارداد اجتماعی ثبت شود خود به خود اجرایی خواهد شد و نیاز به یک نیروی اجباری بیرونی ندارد.
صوفی نژاد افزود: در عمل نیز ما دولتها را تشکیل میدهیم برای اینکه بر همکاری ما نظارت کنند ولی گاهی همین دولتها وقتی شکل می گیرند ابزار قدرت( مالیات و حق اعمال زور) را در دست گرفته تا همکاری جمعی را متضمن شود. اگر دولت هایی که اکنون ابزار قدرت را در دست دارند ، به مردم پاسخگو نباشند، آنگاه قدرت و منافع حاصل از آن را به صورت گروهی به جای اینکه بین مردم که این اختیار به آنها داده اند، بین یک طبقه و گروه خاصی از خود تقسیم میکنند. در این فرایند است که مجبور می شویم به نقطه خصوصیسازی برگردیم و دوباره از دولت ها بخواهیم آن چیزی را که زمانی با دستان خود به ایشان داده ایم تا برایمان تقسیم و مدیریت کنند را پس بدهند. این همان دور باطل است که دائم در حال رخ دادن است که بر اساس آن انسانها اعتقاد دارند در زندگی جمعی میتوانند از منافع مشترک بهره ببرند ولی در عین حال این قضیه را شرط لازم و کافی نمیبینند.
در ادامه اسماعیل احمدپور رئیس هیت مدیره شرکت افروغ بنا و عضو انجمن صنفی صنعت آب، با اشاره به کتاب “روایت و کنش جمعی” این مفهوم را با مثالی از داستان معروف شکار گوزن و خرگوش شروع کردند و عنوان نمودند: برای شکار خرگوش وجود یک شکارچی خود به تنهایی کافی است، یک فرد به تنهایی می تواند از پس آن برآید، اما برای شکار گله گوزن ها در یک منطقه قرق شده نیاز به همکاری گروهی و جمعی است و زمانی شکارچیان موفق خواهند شد که به جای منافع فردی به منافع جمعی بیاندیشند.
شکار گوزن مستلزم همکاری جمعی است تا شاهد به بار نشستن نتیجه آن یعنی خیر جمعی باشیم. ولی در این میان خرگوشی ظاهر میشود که شکارش به مراتب آسان تر و محتمل تر است. حال یکی از شکارچیان وسوسه شده و خیر عمومی را به سودای شکاری آسانتر رها نموده . حدس اینکه چه اتفاقی بعد از این اقدام تکانشی خواهد افتاد زیاد دشوار نیست. اکنون شکار بزرگتر که قرار است روزها قوت غالب جماعتی شود از دست رفته و شکارچیان با دستان خالی به خانه باز خواهند گشت. این مثال به خوبی اهمیت همکاری و همافزایی در تشکل ها را نشان میدهد.
برای این که بحث را پیش ببریم در ابتدا به تعریف چند مفهوم که کتاب به آن پرداخته و برای درک موضوع لازم هستند می پردازیم: اولین مفهوم “خیر جمعی” (Public Goods)است. به این معنی که هرجمع یا انجمن و گروهی حول یک منفعت جمعی مشترک ( یا همان هدف خیر مشترک) شکل می گیرد که از آن با عنوان خیر جمعی نام برده می شود.
خیر جمعی دارای دو ویژگی است:
اول انحصار ناپذیری :یعنی به این شکل نیست که اگر یکی از آن بهره مند شد، نصیب دیگری نشود بلکه همه می توانند همزمان از آن بهره مند شوند.
مورد دوم غیر رقابتی بودن آن است. این بدان معنا نیست که وقتی کسی از آن مصرف کند چیزی به دیگری نرسد و هیچ از آن باقی نماند. نکته قابل ذکر آن است که برای دست یافتن به این چنین منبعی نیاز به رقابت کردن نیست و امکان دسترسی همزمان همگان به آن فراهم است. مثالی که در کتاب به آن پرداخته شده فانوس دریایی است که به عنوان یک راهنمای عمومی که در دسترس همه کشتیها قرار دارد و برای بهره بردن از نوری که مسیر را نشان می دهد نیاز نیست کسی وارد رقابت شود. وی ادامه داد: فرض کنیم جمعی را شکل داده ایم و منفعت مشترکشان را تعریف نموده ایم، وقتی که وارد کنش جمعی میشویم تازه موانع نمایان میشود که اولین آن بحث (free riding) است که در کتاب به مفت سواری ترجمه شده است.
کتاب تعریف زیبایی ارائه می دهد و میگوید: مفت سواری یعنی شانه خالی کردن از هزینههای همکاری در عین برخورداری از مزایای رایگان آن ، یعنی کسانی که در فعالیت های جمعی همکاری نمیکنند ولی از مزایا و منافعی که ازهمکاری جمع بدست می آید بهره مند می شوند. مثل همکاری نکردن بعضی از اعضا در یک برنامه پیک نیک دسته جمعی یا جنگ که بالاترین نمود مفت سواری است. جنگ مثال قابل لمس کسانی است که از رفتن به میدان نبرد شانه خالی می کنند اما بعد از جنگ از مزایای صلح برخوردار خواهند بود. و برعکس به قول دکتر سیاسی راد کسانی که در جنگ شرکت می کنند و ممکن است جانشان را هم از دست دهند، شاید در زمان صلح وجود نداشته باشند که از مزایای صلح بهره مند باشند یعنی هزینه صد درصدی و منفعت صفر درصدی، حال چه نیرویی هست که آنها را به این معامله می کشاند که تا این حد هزینه دهند، آن نیرو در اصل قدرت روایت است، روایتی که آنها را متقاعد به این کار می کند مانند روایت های: دفاع از سرزمین مادری،حماسه های شاهنامه و در نهایت حماسه عاشورا است.
دومین مانع مهم پیش روی کنش جمعی بحث چالش هماهنگی و تعیین الویتها است. این نکته بسیار مهم است که به تناسب اندازه گروه ها به همان نسبت، انتخاب و تفاهم بر روی الویت ها و دستور جلسات سخت و پیچیده خواهد شد و همیشه عده ای از این که موضوعات و اولویت آنها جز دستور کار نیست، از همکاری جمعی منصرف می شوند و این مهم خود به مانعی در کنش جمعی مبدل میشود. از کوچک ترین جوامع تا بزرگترین آنها ، از مدیریت یک تشکل تا حکمرانی و کشورداری، همیشه این دعوا وجود داشته که واقعا چه چیزی مهم است؟
دغدغه ها و سوالات این چنینی : که آیا امروز مذاکره با غرب مهم است یا امضای موافقت نامه با شرق ؟ آیا امروز موضوع ما حل مشکلFATF است یا موافقت نامه مبادلات اقتصادی برپایه ارز مشترک؟ و یا در صنعت تخصصی خودمان امروز برای رفع ناترازی آب باید به اجرای پروژه های توسعه جدید اقدام نماییم یا با نوآوری به ارتقاء راندمان پروژه های موجود توجه داشته باشیم. از این موارد و مشابه آن همیشه در انجمن ها بحث است که چه موضوعاتی در الویت قرار دارد مثلا امروز بحث توسعه بازار مهم هست یا تامین مالی یا مسائل صنفی و ….
سومین مانع کنش جمعی، مسئله خاطر جمعی است که در داستان شکار گوزن و خرگوش بهوضوح مشهود بود. در این داستان، هنگامی که شکارچیان منطقهای را برای شکار گوزنها قرق کرده بودند، در صورتی که یک خرگوش بهطور ناگهانی وارد منطقه میشد، هر شکارچی تنها زمانی از شکار انفرادی خرگوش صرفنظر میکرد که از همکاری سایر شکارچیان در اجتناب از شکار خرگوش اطمینان حاصل میکرد. بدین معنا که تمام شکارچیان باید اطمینان مییافتند که دیگران نیز بهمنظور دستیابی به گله گوزنها، از شکار خرگوش صرفنظر نموده که این موضوع نشاندهنده اهمیت ایجاد اطمینان و اعتماد متقابل در کنش جمعی بهمنظور تضمین موفقیت این نوع همکاریها است.
احمدپور بحث در مورد نحوه و میزان همکاری اعضا در هر کنش جمعی را با طرح مثالی در خصوص بحث آلودگی هوا (که مشکل شایع این روزها است) اینگونه ادامه داد: فرض کنید با وجود آلودگی هوا از فردا شهرداری یا دولت فراخوان بدهد که شهروندان به صورت داوطلبانه خودرو شخصی شان را بیرون نیاورده و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند به نظر شما چند درصد مردم شهر تهران با این فراخوان همکاری نموده و چند درصد به آن بی اعتنایی می کنند.
حال فرض کنیم فراخوان مشابهی در یک جامعه پیشرفته مثل کشور آلمان انجام شود ، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ واقعیت این هست که این موضوع در جامعه ما مطالعه و بررسی آماری نشده اما در جامعه آلمان این مطالعه انجام شده و نتایج به دست آمده نشان می دهد وضعیت در آن کشور آنطور هم که ما تصور می کنیم خوب و مثبت نیست.
نتیجه از این قرار بوده که تنها ۱۳ درصد مردم به صورت داوطلبانه و خودجوش با فراخوان همکاری می کنند و ۲۰ درصد آگاهانه و کما فی السابق همکاری نکرده و سرپیچی می کنند و ۶۷ درصد مردم در این کنش جمعی خاکستری هستند. یعنی منتظرند ببینند که اتفاقات به چه سمتی می رود به سمت خواسته ۱۳ درصدی ها یا ۲۰ درصدی ها و یا به عبارتی منتظرند ببینند که روایت کدام طرف غالب می شود تا از آن پیروی کنند .
پیرو سخنان مهندس احمدپوردیگر سخنران این جلسه آقای صوفی نژاد افزودند: موضوع حائز اهمیت این است که بهطور پیشفرض، اگر بخش ۱۳ درصدی نتواند بخشی از گروه ۶۷ درصدی را قانع کند، این گروه بهطور خودکار و پیشفرض به سمت گروه ۲۰ درصد متمرد، خواهند رفت. برای مثال، هنگامی که ما مشارکت نمی کنیم ، عملاً مسیر آسانتری را برای پیگیری انتخاب کردهایم.
به تعبیر دقیقتر، هنگامی که در دو راهی قرار میگیریم، آگاهیم که کدام مسیر صحیح است و کدام اشتباه، ولی مسیر اشتباه را انتخاب میکنیم چرا که مسیر صحیح بهطور معمول دشوارتر است. بنابراین، این ۶۷ درصد بهطور پیشفرض به سمت ۲۰ درصد سوق پیدا میکنند.
مهندس اسماعیل احمدپور سپس با اشاره به ارزش و قدرت روایتها و در مسیر هم افزایی اعضا بیان نمودند : این قاعده کمابیش در هر گروه و انجمنی چون انجمن صنعت آب نیز حاکم هست و شاید بزرگترین دارایی هر انجمنی همان ۱۳ درصد همراهی کننده هستند که باید به قدری فعال باشند تا بتوانند بیشتر از گروه مخالف از بخش ۶۷ درصد خاکستری یارگیری کنند و اگر این گروه با تلاشی بیشتر، روایت جدیدی نسازند در نهایت روایت ۲۰ درصدی ها غالب شده و اعضای خاکستری را به سوی خود خواهند کشید. کما اینکه امروز اگر این سالن به حد کافی پر نشده نشانه ای از غالب شدن روایت آنهاست.
وی با بیان اینکه چگونه میتوان بر این موانع کنش جمعی یعنی همان سه مانع عمده: مفت سواری ، هماهنگی و خاطر جمعی ، غلبه نمود افزودند:
کتاب سه راهکار را ارائه داده است:
مرحله اول: برای نظارت بر نحوه رفتار و عملکرد اعضا در هر کنش جمعی می توان قواعد، پروتکل و سیاست هایی تنظیم و اعمال کرد.
مرحله دوم: ایجاد نهاد، همانند تشکیل سازمان، شرکت، موسسه، دولت، انجمن، قانون اساسی و اساسنامه و…
مرحله سوم که بیشتر مورد تاکید کتاب است ساختن روایت جدید و موثر است تا اعضا بتوانند خود را در قالب آن تعریف نموده با آن روایت به فهم مشترک برسند و ذیل آن روایت، به اجماع رسیده و هماهنگ شوند .
در ادامه مهندس صوفی نژاد افزودند: مهم است که سیاستگذاری و تدوین خط مشی ها بهگونهای باشد که همکاری در قالب چارچوب و قاعده ای مشخص انجام شود. وقتی همکاریها بر اساس اصول و قواعدی مشخص تعریف شده باشند، قطعاً در زمان اجرا نتایج بهتری حاصل خواهد شد. ودر ادامه با یادآوری خاطره ای از ارائه دکتر سیاسی راد در همین سالن، اظهار داشتند، حتی گروههای مخالف یا مافیایی هم برای خود پروتکلهای نانوشتهای وضع کردهاند که خیانت و سرپیچی از آنها معادل مرگ خواهد بود و به این دلیل گروه های مافیایی را با عبارت ( Democracy without democrats) “دموکراسی بدون دموکرات ها” هم نامگذاری میکنند.
این نشان میدهد که لزوماً نیازی نیست این قواعد بهصورت کتبی و رسمی ثبت شوند، بلکه مهم این است که این قواعد وجود داشته باشند و در عمل به مرحله اجرا برسند. در واقع، این نهادها و قواعد هستند که موجب تقویت همبستگی و تشکل میشوند و همکاریهای مؤثر را تسهیل مینمایند.
مهندس احمدپور ادامه دادند: در این راستا، نهادها نقش کلیدی در تقویت تشکلها و تسهیل همکاریهای جمعی ایفا میکنند. به منظور کاهش موانع کنش جمعی، همواره ضرورت تشکیل سازمانها، شرکتها و حتی دولتهایی که قادر به رفع این موانع باشند، احساس میشود. بخش سوم و مهمترین نکته کتاب، تأکید بر اهمیت ساختن یک روایت مشترک است. بر اساس این رویکرد، اگر بتوان روایتی منسجم و مؤثری بنا کرد که افراد را به یک فهم مشترک برساند، این روایت قادر خواهد بود موانع همکاری را از میان برداشته و به تقویت هماهنگی و همبستگی در کنش جمعی کمک کند.
آقای مهندس امیررضا صوفینژاد در ادامه به تاریخچه شکل گیری انجمن صنفی آب و فاضلاب اشاره نمودند و توضیح دادند که ایده شکل گیری این انجمن با بیش از ۲۰ سال سابقه با همت بزرگانی چون جناب مهندس کریمی از شرکت “عمراب” و جناب مهندس مجتهدی از شرکت “آبیران” با همکاری شرکتهای “شفاب” جناب مهندس معین درباری، شرکت “آو” جناب مهندس پورجم و شرکت “شیمبار” جناب آقای مهندس شینی و جناب آقای مهندس عطایی از شرکت “زلال ایران” شکل گرفت و در ادامه با سایر بزرگان این صنعت نیز صحبت شد تا هیئت موسس این انجمن شکل گرفت و این انجمن با دبیری جناب آقای مهندس هوشمند از شرکت “تهران میرآب” آغاز به کار نمود و تا به امروز با تلاش هیئت مدیره های ادوار این نهاد ارزشمند پا برجا مانده است.
در ادامه ایشان تأکید کردند که شرایط امروز با زمان تأسیس انجمن در آن روز تفاوتهای بسیاری دارد، زیرا دولت دیگر ظرفیت مالی گذشته را نداشته و امروز تأمین مالی به اولویت اصلی شرکتها تبدیل شده است. بنابراین، برای مقابله با چالشهای پیش رو نیاز به رویکردهای نوین با نگاه نوآوری داریم.
ایشان به شرایط کنونی صنعت آب ایران اشاره و بیان داشتند: «امروز، در شرایطی که دولت به دلیل محدودیتهای مالی قادر به تأمین هزینههای عمرانی و پروژههای بزرگ نیست، نیاز به نوآوری در صنعت آب بیش از پیش احساس میشود. بسیاری از مشکلات این صنعت، از جمله بحرانهای منابع آب و فرسودگی زیرساختها، نیازمند رویکردهای نوآورانه و همکاری میان بخشهای مختلف دولتی و خصوصی است. وی با بیان اینکه در ابتدای هر مسیر، انگیزه و اشتیاق زیادی وجود دارد، توضیح دادند که نقاط میانی و بحرانهای میانه میتوانند بزرگترین چالشها را به همراه داشته باشند. به ویژه در مقاطعی که اعضای انجمن ها به سوالاتی چون “چرا به اینجا رسیدیم؟” یا “چطور باید ادامه دهیم؟” مواجه میشوند.
ایشان همچنین به مفهوم «نقاط میانی» که در کتاب “کی” (When) نوشته دنیل اچ پینک مطرح شده، اشاره کردند و افزودند: در طول فرآیندهای طولانیمدت، افراد در میانه مسیر دچار کاهش انگیزه می شوند.
این موضوع در دوره های ۲۰، ۳۰ و ۴۰ سالگی اکثر تشکلها دیده می شود که اگر به آن توجه نشود میتواند به بحرانهای مدیریتی و عملیاتی منجر شود و برای رفع آن باید با شرایط روز منطبق، همسو و هم راستا شد که این مهم خود یکی از دلایل برگزاری انتخابات در دنیای دموکراتیک امروز است.
مهندس صوفینژاد به مقایسه این وضعیت با بحرانهای میانه در دیگر حوزهها اشاره نموده و گفتند که در حال حاضر انجمن، پس از ۲۰ سال فعالیت، در نقطهای قرار دارد که باید به بازتعریف چشمانداز خود بپردازد. ایشان به مثالهایی از تغییرات در صنعت آب، ورود رقبا ، فرصت استفاده از نوآوری و تحول دیجیتال در این صنعت و تحول در سیاستهای دولت، اشاره کردند و گفتند که این تغییرات باید به عنوان چالشهای جدی و تهدیدهای بالقوه در نظر گرفته شوند. در عین حال، این تهدیدها میتوانند به فرصتهای بزرگ تبدیل شوند، اگر راهحلهایی مناسبی برای آنها تهیه و تدوین شود.
وی در ادامه افزود که برای مقابله با این چالشها، نیازمند رویکردی دوگانه هستیم؛ از یک طرف باید به حفظ دستاوردهای گذشته و استحکام بنیانهای موجود بپردازیم و از طرف دیگر باید به نوآوری و تحول آینده صنعت آب توجه ویژهای داشته باشیم. این نگاه دوگانه و دو سوتوان باید شامل توسعه مدلهای جدید اقتصادی و رقابتهای نوآورانه باشد .
در ادامه تأکید داشتند که برای ایجاد تغییرات لازم است انجمن فضایی برای بحث و تبادل نظر در این زمینهها فراهم نماید تا در نهایت به یک چشمانداز جمعی و منفعت مشترک دست یابیم. ایشان این نگاه را به نوعی «اکتشاف و بهرهبرداری همزمان» از فرصتهای جدید خوانده و افزودند، این رویکرد در درازمدت، مسیر موفقیت و رشد انجمن را تضمین خواهد نمود.
سپس در ادامه مهندس احمدپور بیان داشتند: درکنار تمام کارهای ارزشمندی که گذشتگان و مدیران فعلی برای این انجمن در صنعت آب انجام داده اند، واقعیت این است که فضا عمومی، محیط کلان فعلی انجمن نسبت به زمان شکل گیری آن یعنی در بیش از دو دهه پیش تغییرات معنا داری پیدا کرده: برای نمونه دیگر از دولت پرپول آن زمان که هر وقت اراده می کرده با تامین بودجه در بخش عمرانی پروژه ای را آغاز می نمود ، زمانی که شعار رسمی وزارت نیرو افتتاح هفته ای یک سد بود، خبری نیست.
موضوع تامین مالی در آن روز ها زیاد مهم نبوده و موضوعی فرعی محسوب می شد، اما امروز به امر حیاتی تبدیل شده است و امروز کیک صنعت احداث، به دلیل زیاد شدن تعداد شرکت ها و تعدد بازیگران ،کوچک تر شده است. فضای نوآوری و فناوریهای نو رواج پیدا کرده مراکز نوآوری، شتاب دهنده ها و پارک های فناوری نسبت به دو دهه گذاشته گسترش یافته است و صنایع برای جذب نوآوری ها در رقابت هستند، برای نمونه یکی از بزرگترین شرکت صنعت احداث ” کیسون” برای خود مرکز نوآوری اختصاصی تاسیس نموده است.
تغییر اقلیم، خشکسالی و فرو نشست به بحران اصلی کشور تبدیل شده و امروز پارادایم ها تغییرکرده و به عنوان مثال در دنیای امروزپساب ارزش اقتصادی پیدا کرده است.بحث انتقال نسلی و جانشین پروری و تداوم فعالیت در شرکت های قدیمی تر به چالش مهمی تبدیل شده است.در همین راستا هر فرد در دست خود یک رسانه دارد و بحث رسانه و داشتن صدا به امری بسیار مهم بدل گشته است .
این ها در واقع نمونه ای از تغییراتی است که نسبت به بیست سال قبل در انجمن شکل گرفته، که در اصل این تغییرات چالش های روز صنعت هستند و اگر راه حلی برایشان تدبیر نشود به تهدیدهای کوتاه مدت تبدیل شده و اگر در این خصوص چاره ای اندیشیده نشود به بحران های بلند مدت مبدل خواهند شد و فاجعه ای همانند آتش سوزی ساختمان پلاسکو رخ خواهد داد.
او افزود :برای چالش های موجود راه حل هایی در حال شکل گیری می باشدکه انجمن ها، اندیشکدهها،
اتاق های فکر در دولت ها برروی آنها در حال مطالعه و بررسی هستند مانند: روش های مختلف توسعه بازار، بحث حکمرانی خوب آب ، بحث اقتصاد آب و قیمت تمام شده آن (همانند اتفاقی که در صنعت برق افتاده که امروز برق چهار نرخ مختلف برای مصارف متفاوت دارد ) / بحث اقتصاد چرخشی / ادغام مالکیت شرکت ها /بحث حاکمیت شرکتی / بحث رسانه و تولید محتوا و …..
مهندس احمد پور افزودند : چنانچه این انجمن بستر یا پلتفرمی برای هم اندیشی و ارائه را حل هایی برای مقابله چالش های خود به وجود بیاورد وامکانی فراهم گردد که اعضا بروی این موضوعات بیشتر بحث و گفتگو نمایند در مرحله بعد ما به یک فهم مشترک خواهیم رسید چنانچه آن فهم شکل گیرد میتوانیم اجماع تشکیل دهیم و از آن اجماع یک چشم انداز مشترک جمعی خلق نماییم که در واقع چشم اندازی جدید یا به نوعی باز تعریف چشم انداز قدیم خواهد بود. که این مهم در اصل همان خیر جمعی یا منفعت مشترک جمعی است که می تواند اکتشاف رگه جدیدی از معدن این صنعت برای استخراج روایت های آتی هماهنگ ساز باشد. ( و همان بحث دو سو توانی که همکارم آقای مهندس صوفی نژاد طرح فرمودند.)
مهندس صوفینژاد در ادامه سخنان خود با تاکید به مفهوم «خیر جمعی» اشاره داشتند که این رویکرد در اساسنامه انجمن بهخوبی مورد توجه قرار گرفته و لحاظ شده است، این نگاه در اساسنامه از نظر قانونی، مسیر پیشرفت و تحول صنعت آب را هموار نموده است ایشان در ادامه یکی از مباحث اصلی مطرحشده در این نشست، موضوع دو سو توانی را بسط داده و افزودند: این مفهوم نه تنها به معنای لزوم توجه به گذشته و دستاوردهای قبلی بوده بلکه از سوی دیگر نگریستن به آینده و پذیرش نوآوری است. در گذشته، صنعت آب از طریق منابع دولتی با اجرای پروژههای بزرگ توسعهای پیش میرفت، اما امروز باید نگاهی دوگانه داشته باشیم؛ از یکسو باید از دستاوردهای گذشته بهرهبرداری و از سوی دیگر به سمت نوآوری و کشف فرصتهای جدید حرکت نماییم. »
وی ادامه داد: «اگر تنها به بهرهبرداری از منابع موجود بپردازیم، بهزودی با کمبود منابع روبهرو خواهیم شد. برای حفظ پایداری و توسعه صنعت آب، باید در کنار بهرهبرداری از منابع موجود(Exploitation)، به کاوش منابع و فرصتهای جدید(Exploration) نیز توجه داشته باشیم.و در نهایت نگاه دو سو توان به این مهم تأکید دارد که صنعت آب ایران باید همزمان با حفظ منابع موجود به کشف منابع جدید نیز بپردازد تا از چالشهای کنونی عبور نموده و به سمت توسعه پایدار حرکت نماید.
این موضوع نه تنها برای تأمین نیازهای فعلی ضروری است، بلکه برای اطمینان از پایداری صنعت در آینده نیز حیاتی می باشد ».
وی ادامه داد: «اگر میخواهیم صنعت آب را از بحرانهای پیشرو نجات دهیم، باید از ظرفیت نوآوری استفاده کرده و با همکاری بخشهای مختلف، به ویژه با استارتاپها و شرکتهای نوآور دانش بنیان، به حل مشکلات ساختاری این صنعت بپردازیم. این همان چیزی است که امروزه در بسیاری از صنایع پیشرفته جهان به کار گرفته میشود و باید در صنعت آب ایران نیز مورد توجه قرار گیرد».
ایشان به چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت آب پرداختند و بر اهمیت ایجاد یک چشمانداز مشترک برای مواجهه با مشکلات و تحولات این حوزه تأکید داشتند. ایشان با استناد به گفتههای آقای دکتر محمد فاضلی، جامعهشناس برجسته، بیان کردند: «توسعه حاصل فروش چشمانداز آینده به مردمان امروز است. اگر بتوانیم آینده روشنی که هنوز فرا نرسیده را به خوبی به مردم معرفی نماییم، میتوانیم همه را با خود همراه کنیم. »
مهندس صوفینژاد ادامه دادند که برای تحقق این هدف، نخستین گام، ایجاد اعتماد است. وی تأکید داشت که در شرایط کنونی، برای پیشبرد هرگونه تغییر و تحول، نیاز به تعریف پروژههای مشترک وجود دارد. پروژههایی مانند «نجات آب»، «جلوگیری از فرونشستها» و دیگر پروژههای حیاتی که میتوانند به عنوان محورهایی برای همکاری بیشتر میان بخشهای مختلف خصوصی و دولتی در صنعت آب مطرح شوند. به گفته ایشان، این پروژهها میتوانند بستری مناسب برای ایجاد روایتی مشترک بین اعضا مختلف باشد. این روایتها در نهایت به یک چشمانداز مشترک منجر خواهد شد که می تواند همه ذینفعان صنعت آب را ذیل یک چتر مشترک قرار دهد.
وی در ادامه به ضرورت مشارکت نسلهای مختلف و استفاده از تجربیات گذشته در کنار نوآوریهای جدید اشاره نموده و گفتند: «ما باید این روایتها را با همدیگر جمعبندی کنیم تا چشماندازی از این روایتها شکل بگیرد. این چشمانداز میتواند به عنوان یک مفهوم مشترک عمل نموده و جوانان آینده این صنعت را زیر چتر گرد هم آورده و پرورش دهد. »
مهندس صوفینژاد همچنین از افزایش رقابت در صنعت آب و نیاز به نوآوریهای جدید برای حفظ موقعیت در بازار سخن گفتند. ایشان با اشاره به رشد تعداد رقبای در این صنعت افزودند: «آنها منتظر نمیمانند. صنعت آب در حال تغییر است و اگر نتوانیم به موقع از این تغییرات استفاده نماییم، عقب خواهیم ماند.» به گفته ایشان، تحول دیجیتال و نوآوریهای فناورانه در آینده به عنوان یکی از ارکان اساسی موفقیت در این صنعت مطرح خواهند شد. ایشان در موضوع تحول دیجیتال به سخنان یکی از استاتید دانشگاه ونکات ونکاترومان بوستون اشاره کرده و توضیح دادند: «سونامی تحول دیجیتال در راه است، در آینده دو دسته سازمان خواهیم داشت؛ یک دسته سازمانهایی که با تحول دیجیتال را باور داشته، خود را با آن منطبق نموده و از فرصت های آن بهره برده و در نهایت با آن همراه شده و موفق خواهند شد و دسته دوم، سازمانهایی که از این تحول غافل شده و از مسیر رشد و توسعه عقب مانده و مانند گوزنهایی (استعاره-کانادایی)که در میانه اتوبان به چشمشان نور بالا زده شده، خیره میمانند و این سونامی آنها را از بین میبرد.
وی در ادامه به چالشهای اساسی صنعت آب مانند ناترازی آب، کاهش منابع آبی و نیاز به بازنگری در سیاستهای مربوط به قیمتگذاری آب اشاره نموده و افزودند: «اگر قیمت تمامشده آب در کشور به شکل منطقی تبیین شود، بسیاری از مشکلات این صنعت حل خواهد شد. همچنین، اهمیت اقتصاد چرخشی و بازنگری در مالکیت پسابها به عنوان یک منبع ارزشمند در آینده مطرح است. »
مهندس صوفینژاد همچنین بر لزوم توجه به حکمرانی خوب در حوزه آب و دیپلماسی آب تأکید داشته و گفتند: «حکمرانی خوب آب میتواند تأثیر زیادی در سیاستگذاریها و تصمیمات کلان آبی داشته باشد. در این راستا، باید به دولتها فشار آورد تا سیاستهای خود را متناسب با نیازهای جدید تنظیم نموده و به چالشهای این حوزه توجه بیشتری داشته باشند.» ایشان همچنین به نقش دیپلماسی آب و روابط بینالمللی در مدیریت منابع آبی اشاره افزودند که این مسائل باید در دستور کار دولت قرار گیرند.
ایشان با ترسیم آینده انجمن صنفی صنعت آب و فاضلاب به برخی از طرحهای نوآورانه در دست اقدام پرداختند.که یکی از این موارد راهاندازی «مرکز نوآوری صنعت آب و انرژی» در پژوهشکده نیرو است، مطابق این خبر که همزمان با برگزاری هجدهمین کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری و نوآوری که در ۱۹ و ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳منتشر شد، قرار است این مرکز با همکاری بیش از ۱۰۰۰ استارتاپ فعال در حوزه آب و انرژی به زودی در پژوهشکده نیرو راهاندازی شود که این مرکز نوآوری میتواند نقشی اساسی در توسعه فناوریهای نوین در ارتقای کیفیت صنعت آب و فاضلاب ایفا نماید.
ایشان در بخش پایانی سخنرانی خود، به یکی دیگر از آخرین اخبار صنعت آب و فاضلاب اشاره نموده که موضوع آن درخواست تاسیس سازمان نظام مهندسی آب و فاضلاب به دبیرخانه مجلس شورای اسلامی بوده که تا به امروز با ۱۲۵۷امضا درحال پیگیری است .
در پایان مهندس اسماعیل احمدپور در سخنان خود بر نقش حیاتی رسانهها به شکلگیری به افکار عمومی و حل چالشها تأکید کردند. ایشان با اشاره به مثالی از بحران چند سال پیش صدور فاکتورهای ارزش افزوده در بازار طلا، توضیح دادند که چگونه رئیس انجمن طلا فروشان و جواهر سازان با استفاده هوشمندانه از رسانهها توانست روایت خود را بهطور مؤثر به جامعه منتقل نموده و نظر مردم را برای حل مشکلات این صنف با خود همراه نماید. ایشان افزودند که این نوع روایتسازی رسانهای باعث شد تا مردم درک بهتری از مسائل پیدا کنند و متوجه اهمیت تلاش جمعی برای حل بحرانها شوند. مهندس احمدپور با تأکید بر اهمیت تولید محتوا در رسانهها، یادآور شدند که این ابزار میتواند بهعنوان یک عامل قوی در تغییر نگرشها و پیشبرد اهداف اجتماعی و اقتصادی راه گشا باشد.
در پایان این جلسه، مهندس صوفینژاد و مهندس احمد پور از تمامی اعضای انجمن و هیئت مدیره تشکر و قدردانی نموده و بر لزوم تداوم همکاری تمامی بازیگران این صنعت برای رسیدن به چشمانداز مشترک تأکید نمودند.